۱۳۸۹ مرداد ۱۰, یکشنبه

تاملات کافکایی - تاریخی



* صلاح مملکت خویش خسروان دانند و خسروان هنوز از مادر زاده نشده.
* همزمان که پوست تخمه را به کف خیابان تف می کرد برایم از تمدن هفت هزار ساله می گفت.
* پادشاه نام ِ زرنگترین و با کلاس ترین دزدهای تاریخ است.
* راستی آدم پیامبر بود؟ برای چه کسی پیام آورده بود؟

۳۳ نظر:

سیدعباس سیدمحمدی گفت...

سلام علیکم.
در
http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/porsemanbooks/Books/3/16.htm
دلایلی از قرآن اورده که آدم دارای نبوت بوده.
اگر پیامبر بودنش قطعی باشد، به نظر می رسد پیامبر ِ همسرش بوده و پیامبر ِ فرزندانش و فرزندان فرزندانش.

عاتکه گفت...

به جز خود آدم کلی چیز دیگه برای پیام رسانی بوده

M. R گفت...

البته این چیزهای دیگه! از قبیل حوا بودند که براحتی توسط یک مار یا پرنده ی سخنگو گول خوردند و سیب یا گندم یا انگور؟ و ... را میل نمودند و نیز قابیل که جزء امت آدم بوده و قاتل برادرش از آب درآمده. همچنین برای ازدیاد نسل آدم هم فرزندان وی...عجب!

حامد گفت...

شاید چون اولین آدم بوده ، بهش دکترای افتخاری دادن و پیامبرش کردن .

دنیز گفت...

با سلام.به استحضار می رساند وبلاگتان خیلی سنگین شده لطفن جهت رفاه حال امت شهیدپرور کمی سبکترش فرمایید.
قبلن از توجه شما به امورات و منویات امم مسلمان تقدیر می گردد.

اجرکم عنداله..
ومن الله توفیق..

دنیز گفت...

واقعن؟!؟!؟یعنی میگین شام نخورم میتونم ای دی اس ال بخررررررررررررررررم؟؟خب باشه از فردا شب سمعن و طاعتن می نماییم.

درخت ابدی گفت...

سلام.
عکسی از احتمالا بخت النصر!
1. صلاح کار کجا و من خراب کجا؟
2. نتیجه ی این 7000 سال تمدن رو به رای العین داریم می بینیم.
3. ...
4. احتمالا منظور این بوده که پیامبر همزاد انسانه. خب، چرا باید همه به "یک" راه راست هدایت شن؟ نکته ای گفتی.

نفیسه گفت...

1. نه این همه خسرو زاده شده اند ولی هیچ کدومشون مملکت ندارند!
2. تخمه هم بخشی از همین تمدن گرانقدره البته درکش خارج از ماست
3. آخ این جمله خیلی خوب اومدی
4. بعداً که بزرگ شدی می فهمی جواب این سوال رو(چرا آیکون لبخند نداره اینجا؟)

پدرام گفت...

جالبناک بود و بسی قابل تامل.

اكنون گفت...

سلام

جالب بود.صحنه‌ي فجيع و خنده‌داري بوده است.


در مورد ادم و حوا و جنتي يك حكايتي نقل كرده‌ام كه در واقع سوژه‌اش را از شما و حكايتي مشابه وام گرفته‌ام.

سیدعباس سیدمحمدی گفت...

سلام علیکم.
من که نگفتم ابابیل = گدازه های آتشفشان. این نظریه ی مرحوم یدالله سحابی است. چنان که تکامل هم، نظریه ای از طرف داروین است و مورد قبول داروین و جناب عالی و تعدادی از عزیزان است.

پریروز دکتر محمود احمدزاده هروی مؤلف کتاب بررسی نظریات حیات و تکامل (حدود سال 1357)، دکتر زمین شناسی، وزیر کابینه ی مهدی بازرگان، منزل من بود. حدود سه ساعت و نیم منزل من بود. اتفاقاً من تلفن کردم تو هم بیایی و به عنوان مدافع نظریه ی تکامل، دلایلت را بگوئی و مجلس پررونقتر شود، ولی آن زمان محل کارت بودی. بله. محمود احمدزاده هروی گفت:

«فسیل انسان پیدا شده، که به روش های علمی می توان قدمتش را ثابت کرد، اما چون قدمت آن، به نمودارهای ساخته شده توسط تکاملگراها لطمه می زند، خبر کشف فسیل را می گویند در رسانه ها ــ بدون این که بگویند قدمتش چه مدت است. گفت:

ادعاهای تکامل از یک طرف، با موضوع ژنتیک از طرفی دیگر، خیلی خیلی سخت است که جمع شدنی باشند. گفت:

بله؛ من قطعاً این روایت علمی از حیات را قبول دارم که در زمان واحد یا در فاصله ای زمانی، گونه های متفاوت موجودات زنده پدید آمده اند (مثلاً چند هزار گونه) ، و گونه ها تا امروز به حیات خود ادامه دادند (یا تعدادی از آنها، منقرض شدند). گفت:

تکاملگراها چند فسیل کنار هم قرار می دهند، و می گویند انسان از ... است و ... از ... است و ... از ... است. »

دمادم گفت...

خب مثل خیلی از حضرات، پیام آور همسرش بوده دیگر. اتفاقی که با آمدن و رفتن این همه پیامبر هرگز نه کهنه شد و نه از مد افتاد.

نوستالژیک گفت...

از اونجا که حضرات همه بالای دویست سیصد سال عمر میکردند در این مدت زاد و ولدشون خودش قیبله ای می ساخت که حتما" محتاج هدایت بودند ولی مسئله این نیست.مسئله اینه که چرا در همه نقاشی ها حضرت آدم ناف داره!

سیدعباس سیدمحمدی گفت...

[محمدرضا:
من نمی توانم توهم توطئه بزنم که جهانی در پی این هستند که قدمت فسیل را اعلام نکنند تا نمودار تکامل گرایان بهم نخورد. اتفاقا این نمودارها با همان فسیل ها تهیه شده. اینها حرفهایی ست در حد کارشناسان صدا و سیما و تحلیل فیلم های استیون اسپیلبرگ.
من تناقض بین ژنتیک و تکامل را درک نکردم. اتفاقا داوکینز یک کتاب به اسم ژن خودخواه Selfish Genome دارد و تخصصش در بیولوژی، ژنتیک است.]
[محمدرضا:
شما فکر می کنید من «اعتقاد» دارم. فکر می کنید این هم همان دین و مذهب است که قضیه سریع ناموسی و غیرتی شود. می دانید علم چرا چیشرفت می کند؟ چون کسی اعتقاد ندارد. اینجا شواهد و مدارک و مستندات حرف اول را می زنند نه رگ گردن.]


سیدعباس سیدمحمدی:

سلام علیکم.
ببخشید.
شما بزرگوار که کُلّی از نوشته های وبلاگت تأملات کافکائی (ببخشید، به تعبیر من: «تخیلات کافکائی») است، فرد باصلاحیت در زیست شناسی و تکامل و ژنتیک و فسیل هستی، و از روی صلاحیت و خبرگی، نیای خودت و من را می رسانی به چیزی که دقیقاً معلوم نیست چه بوده، در چهار میلیارد سال پیش، و دکتر محمود احمدزاده هروی که در تألیف کتاب بررسی نظریات و تکامل، حد اقل این تعداد منابع داشته است، و می گوید


«فسیل انسان پیدا شده، که به روش های علمی می توان قدمتش را ثابت کرد، اما چون قدمت آن، به نمودارهای ساخته شده توسط تکاملگراها لطمه می زند، خبر کشف فسیل را می گویند در رسانه ها ــ بدون این که بگویند قدمتش چه مدت است. گفت:

ادعاهای تکامل از یک طرف، با موضوع ژنتیک از طرفی دیگر، خیلی خیلی سخت است که جمع شدنی باشند. گفت:

بله؛ من قطعاً این روایت علمی از حیات را قبول دارم که در زمان واحد یا در فاصله ای زمانی، گونه های متفاوت موجودات زنده پدید آمده اند (مثلاً چند هزار گونه) ، و گونه ها تا امروز به حیات خود ادامه دادند (یا تعدادی از آنها، منقرض شدند). گفت:

تکاملگراها چند فسیل کنار هم قرار می دهند، و می گویند انسان از ... است و ... از ... است و ... از ... است. »



فردی در حد صدا و سیما و در حد فیلمهای اسپیلبرگ است؟ و تأکید هم می کنی تکامل را مانند «اعتقاد خود» نمی دانی، بلکه آن را دانش می دانی؟ حد اقل منابع دکتر محمود احمدزاده هروی در تألیف کتاب بررسی نظریات حیات و تکامل:



Dinosaurus mertii casmiquela and the origin of the ornithrschia jour paleont


The origin of species

More difficulties of the evolution theory and a seply to evolution and its modern critics

Evolution process and product

The new genetics

The late Precambrian ediacara south Australia


Chordate morphology

The history of life

Microbiology for sanitary engineers

Supplement III in genetics

Die abstammung des menschen aus nature wissenschaf lischer sicht


Historical geology

Invetebsate fossils

The origin of life by natural causes

Life, an introduction to biology


Einfuhrung in die palaobiologie


اپارین، حیات، طبیعت منشأ و تکامل آن

زنکویچ، زندگی حیوانات

محمود بهزاد، داروینیسم و تکامل

و هجده کتاب فارسی ی دیگر

M. R گفت...

سلام
به سید عباس :
* من از ابتدای این مباحث حرفی از نیای کسی نزدم. واقعا نمی دانم این را چگونه نتیجه گرفته اید. اصلا نیای همه ی ما بلانسبت بلا تشبیه برسد به اورانگوتان. فاجعه ای رخ داده؟
* آقای احمد زاده ی هروی و هر کس دیگر با هر عدد کتاب و منابع وقتی در یک بحث علمی کارش به اینجا بکشد که بگوید نمی گذارند و نمی شود و اینها از نظر من حرف سستی زده. ایشان و همفکرانشان که خوشبختانه کم هم نیستند همت کنند به جهانیان بگویند چه شده. من نه دلایل ایشان را دیده ام نه چیز دیگر. شما قسمتی از حرفهای ایشان را که معلوم نیست طبق کدام سند گفته نقل کردی بنده هم نقد کردم همین. چه ربطی دارد به نیای مشترک؟ چه ربطی دارد به تعدد منابع لاتین و فارسی؟
* حالا برخلاف میلم دوست دارم یک سری سئوال کنم از شما. واقعا کدام یک از این کشفیات ثابت می کند آدم و حوا از بهشت عدن وارد کره ی زمین شده اند؟ کدام یک از این فسیل ها می گوید فرزندان آدم چگونه زیاد شدند؟ کدام یک از این دلایل و این منابع وجود ماری که در بهشت سخن می گفت و حوا را فریب داد را ثابت می کند؟ واقعا چرا بعد از این همه سال یک شاهد در این مورد یا یک دلیلی که اینها را بهم ربط بدهد پیدا نشده؟ علم تا جایی خوب است که تایید کند این حرفها را؟ تایید نکند و نقض کند ناقص است و بیخداست و توطئه است و نمی گذارند؟

Seyyed Abbaas-e Seyyed Mohammadi گفت...

ظاهراً شما بزرگوار در «بی تعصب بودنت نسبت به تکاملگرایی»، اقتدا کرده ای به ریچارد داوکینز، که گوینده ی این سخنان است:



«داروینسیم شامل همه ی چیزهای زنده می شود ــ آدم، حیوان، گیاه، باکتری و ــ اگر در فصل آخر با من موافق باشید ــ حتی موجودات فرازمینی.»

«داروینیسم سنگ زیربنای همه ی رشته هایی است که دانش های انسانی نامیده می شوند.» (صفحه ی 10)


«هنوز هستند کسانی که تکامل را انکار می کنند و نشانه های ناخوشایند نفوذ رو به افزایش آنان، لا اقل در بعضی حوزه ها در ایالات متحده، مشاهده می شود. آن طور که این واپس گرایان اظهار می کنند، محور صحبت شان موضوع «طرح و تدبیر» است ــ که اتفاقاً بحث اصلی کتاب ساعت ساز نابینا هم همان است.» (صفحه ی 11)
«مروجان مخالفت با تکامل ضمن تظاهر به مدارج علمی، همیشه انگیزه های ... دارند، گرچه گاهی با کتمان آن سعی می کنند خود را معتبر جلوه دهند. در بیشتر موارد باطناً می دانند باید به چه چیز ایمان داشته باشند، چون پدر و مادرهاشان یک کتاب قدیمی به آن ها توصیه کرده اند که می گوید چه باوری داشته باشند.»


«... جوان ساده ی آفرینش باوری از آب درآمده بود ...»


«انتخاب طبیعی ناآگاه و نابینا است.»


«هیچ زیست شناس صادقی در واقعیت تکامل و این که همه موجودات زنده خویشاوند یکدیگرند تردید ندارد.» [این هم از تکنیکهای پروفسور داوکینز. هرچه بگوئیم، از دید داوکینز، پیشاپیش «غیر صادق» هستیم.]

«ما به همه ی نظریه هایی که ادعای رقابت با انتخاب طبیعی را داشته اند پرداختیم مگر به قدیمی ترین آن ها. این نظریه که زندگی آفریده شده، یا مغز طراح متفکری آگاهانه تکامل را طراحی کرده است. آشکار است به راحتی می توان آن یک (شاید دو) نظریه ای را که در سِفر پیدایش آمده رد کرد. تقریباً هر کسی برای خود تصوری از راز آفرینش دارد. و داستان سِفر پیدایش افسانه ای است که تصادفاً قبیل خاصی از شبانان خاور میانه بافته شده و جایگاهی پُرارج تر از باور قبیله ای در آفریقای شرقی ندارد که جهان را خلق شده از مدفوع مورچه می داند.» [واقعاً تقریر و قرائت آفرینش باوران، از موضوع آفرینش، همتراز این است که جهان از مدفوع مورچه خلق شده؟]

Seyyed Abbaas-e Seyyed Mohammadi گفت...

آدم و حوا، کشف علمی نیستند.

این که آدم بوده و حوا بوده و آنها فرزندانی داشتند، ادعایش، بر اساس فسیل نبوده، که من الان جواب بدهم، طبق «کدام فسیل».

بحث اغوا شدن آدم هم در محدوده ی علوم تجربی نیست.

اگر تکامل بگوید من درباره ی بودن یا نبودن خدا صلاحیت ندارم حرف بزنم و اگر بگوید من صرفاً «نظریه» هستم، آنگاه بعید می دانم کسی اعتراض خاصی به تکامل و به تکاملگرایان داشته باشد.

شاید داوکینز از احتیاط علمی خارج شود و حتا تکلیف موجودات فرازمینی را تعیین کند، اما بنده در عبارات تفسیربردار و دشوار متون وحیانی مانند این که «خدا زمین و آسمانها را در شش روز آفرید» اظهار نظر قاطع نمی کنم. مایکل بیهی و سیدحسین نصر و محمود احمدزاده هروی را هم من پاسخگویشان نسبت به سؤالات شما نیستم.

در تعیین عمر زمین و ماه و خورشید گمان نمی کنم بین بیهی و داوکینز و داروین و نصر و شما و من نزاعی باشد.

بیهی و نصر را نمی دانم، اما جواب من این است:
قبل از آینشتاین، هم اکثر دانشمندان و هم اکثر عامه، صحت فیزیک نیوتونی را قبول داشتند. قبل از فیزیک اتمی، هم اکثر دانشمندان و هم اکثر عامه و هم کلیسا!، مفهوم «اتم» را برنمی تابیدند. درباره ی نظریه ی تکامل هم، جدای از بحث خدا، تصور می کنم سه حالت ممکن است:
1) تکامل، داستانش بشود مثل طبیعت شناسی ی ارسطویی، که با نیوتون کلاً کنار رفت
2) تکامل، تماماً یا یا اکثر قاطع قسمتهای ادعائی اش، درست باشد
3) مشابه مکانیک کوانتومی، تکاملگرایی (با قرائت غالب آن) 80 درصدش معتبر باشد (= مکانیک هایزنبرگ) و 20 درصدش با روشها و ادعاهای پیش بینی شده به جواب نرسد (= مکانیک بوهم).



نظریه ی تکامل، در حد «نظریه» بودنش و در حد «ناقص» بودنش، کارائی دارد.

و چنین گفته است عبدالکریم سروش:
نظریه ی تکامل نظریه ای علمی نیست و توانائی ی پیش بینی ی مشروط ندارد و ابطال پذیر نیست و کلی ی منطقی نیست، و: «علمی نیست».

و چنین گفته است پوپر:
نظریه ی داروین یک نظر متافیزیکی و یک برنامه ی عام تحقیقاتی است
Darwinism is a metaphysical research programme

M. R گفت...

به سید عباس:
* چطور دین می تواند در کار علم دخالت کند اما وقتی سئوال می شود می گویند آدم و حوا کشف علمی نیستند! و در محدوده ی علوم تجربی نیستند. به قول معروف ما خودمان کلاغیم!
* کجای نظریه ی تکامل درباره ی وجود یا عدم وجود خدا بحث کرده؟ داروین که خودش مسیحی بوده.
* تکامل مثل حرفهای افلاطون یا ارسطو در باب طبیعت نیست که بیشترش انتزاعی باشد و با زمینه ای فلسفی. تکامل کشفی علمی ست. ساختار تئوریش با اینکه بگوییم عالم از باد و خاک و آتش و آب تشکیل شده فرق دارد.

سیدعباس سیدمحمدی گفت...

سلام علیکم.
کلاغی یا کرکس؟

دخالت دین در کار علم، آن است که متون وحیانی بیایند بگویند نقطه ی جوش آب 200 درجه ی سانتیگراد است و 100 درجه ی سانتیگراد نیست.

این که گفتم آدم و حوا کشف علمی نیست، یعنی اعتقاد خداباوران متدین ادیان ابراهیمی، به این که اولین انسان نامش آدم بوده، این طور نبوده که یک فسیل پیدا کرده باشند و بعدش به طریقی گمان کرده باشند آن فسیل فسیل آدم است، و بعد بر آنها باشد دلیل علمی بیاورند بر ادعاشان. اعتقاد امثال بنده به این که ادم نیای انسانهای دنیا است، بر اساس متون وحیانی است.

ارسطو با ادبیات (واژگان) زمان خودش و با مقداری دانسته های علمی ی زمان خودش، وقتی درباره ی «حرکت» حرف می زد، و بطلمیوس وقتی مدل افلاک را معرفی می کرد، خیال نمی کردند حرفهاشان «انتزاعی» است. بنده گمان می کنم احترام نظریه ی علمی ی تکامل را نگه داشتم، و حب و بغض نداشتم، وقتی گفتم:



قبل از آینشتاین، هم اکثر دانشمندان و هم اکثر عامه، صحت فیزیک نیوتونی را قبول داشتند. قبل از فیزیک اتمی، هم اکثر دانشمندان و هم اکثر عامه و هم کلیسا!، مفهوم «اتم» را برنمی تابیدند. درباره ی نظریه ی تکامل هم، جدای از بحث خدا، تصور می کنم سه حالت ممکن است:
1) تکامل، داستانش بشود مثل طبیعت شناسی ی ارسطویی، که با نیوتون کلاً کنار رفت
2) تکامل، تماماً یا یا اکثر قاطع قسمتهای ادعائی اش، درست باشد
3) مشابه مکانیک کوانتومی، تکاملگرایی (با قرائت غالب آن) 80 درصدش معتبر باشد (= مکانیک هایزنبرگ) و 20 درصدش با روشها و ادعاهای پیش بینی شده به جواب نرسد (= مکانیک بوهم).



توجه کنید به بند 2:
تکامل، تماماً یا یا اکثر قاطع قسمتهای ادعائی اش، درست باشد

برزین گفت...

سلام
متاسفانه یکی از مشکلات اساسی ما این است که همچنان در باد این تمدن 7 هزار ساله خوابیده ایم .
باید اون ضرب المثل را دائما تکرار کرد که آقاجان : داشتم داشتم حساب نیست دارم دارم حساب است !

ميله بدون پرچم گفت...

سلام
1- تاريخ را خسروان پيروز مي نويسند.صلاح را نيز همچنين!
2-...و به كشوري كه تنها كمتر از 300 سال تاريخ دارد مي خنديد!!
3- البته اخيراٌ اسم هاي جديدي نيز باب شده است.
4- ما در محل كارمان رئيس هايي داريم كه نه تنها زيردست ندارند بلكه اساساٌ كاري هم برايشان تعريف نشده است ولي به دلايلي رئيس هستند!

محسن صالحی گفت...

آفرین.

سیدمحمدی - امید (- محمدرضا) گفت...

سلام علیکم.
با توجه به این که به قول عبدالکریم سروش

نظریه ی تکامل توانائی ی پیش بینی ی مشروط ندارد و ابطال پذیر نیست و کلی ی منطقی نیست، و: «علمی نیست»، و با توجه به این که به قول پوپر

نظریه ی داروین یک نظر متافیزیکی و یک برنامه ی عام تحقیقاتی است
Darwinism is a metaphysical research programme


(که شما لطف دارید نظر سروش و پوپر را «مزخزف» می دانی)

ظاهراً این فرمایش شما که

«پس علت اینهمه دشمنی متافیزیسین ها چیست؟»

بی وجه است.
راستی. به جای «اطاله ی کلام از طرف سیدعباس سیدمحمدی»، از بزرگواران امید و محمدرضا سؤال می کنم:

1) نظریه ی تکامل، کلی ی منطقی است؟
2) نظریه ی تکامل، توانائی ی پیش بینی دارد؟
3) نظریه ی تکامل، ابطال پذیر است؟

الحاد نامه گفت...

همیشه طرفدار پروپا قرص این تاملات کافکاییتون هستم. واقعا از خوندنشون حس خوبی بهم دست میده

اويس گفت...

لايك :)

ققنوس خیس گفت...

سلام
دومی رو خوب اومدی ...

جواد خراسانی گفت...

سلام،
سه تای اول ایذائی بود، فکر می کنم تامل اصلی شما زیرپوست چهارمی نهفته است! :)

هلوع گفت...

سلام علیکم.
گزاره های زیبایی بود.
شاید هم آدم پیامبر انسانهای دیگر بوده است که فاقد عقل و شعور و انتخاب بوده اند.(تکامل؟) و همو اولین انسان کامل و دارای اندیشه بوده که آفریده شد. چنانچه در قرآن می خوانیم هنگامی که آدم آفریده شد ملائک معترض شدند که باز می خواهی چنان موجودی بیافرینی که همچون گذشته در زمین فساد و خونریزی کنند؟

آی سودا گفت...

خسرو زیاد داریم ولی مملکتی ندارند.
حکایت این شبهه متمدنها را زیاد شنیدم. اگه جای تو بودم بهش تذکر میدادم. حرفش را قطع می کردم یا با بی محلی نمی گذاشتم ادامه بده. خلاصه حتما یه کاری می کردم. تو هیچ کاری نکردی؟

درباره ادم احتمالا برای نسل بعد خودش دیگه.

رضا گفت...

برای بچه هاش
:D

فرزانه گفت...

سلام
مثل همیشه تاملات کافکایی ، عالی بود یکی از یکی بهتر

م.ایلنان گفت...

مرده‌ی اون تخمه تف کردنم بوخودا، داداش. چه باحال بوده پیغمبری حضرت آدم! آدم پیغمبر باشه، این‌جور...پیغمبر زن+مادر زن(ای داد بی داد، این یکی نه، طفلی مادر زنش کجا بود) پسر ارشد+پسر ِ غیر ارشد+ اون دخترایی که تاریخ سرشون جنگ داره و کلی علامت سوال درس کردن و ...نه، کس دیگه‌ای نیست، همینا...چه باحاله؟
از اساس کافکاییه بوخودا...آدم، پیغمبر کافکایی.

م.چالاکی گفت...

چهارمی چقدر باحال بود. یعنی عجیب باحال بودا!