۱۳۸۸ آبان ۲۷, چهارشنبه

ای بیدین! مگر اسلام ناتمام است؟



«یکی از موارد ضلالت نامه این است که افراد مملکت متساوی‌الحقوقند و در این طمع آخر باین عبارت نوشته‌ شد اهالی مملکت ایران در مقابل قانون دولتی متساوی‌الحقوق خواهند بود... ای بیدین! تو می‌خواهی بدعتی تازه در دین بگذاری
« تقسیم قوای مملکت به سه شعبه، که اول قوه‌ی مقننه است و این بدعت و ضلالت محض است. زیرا که در اسلام برای احدی جایز نیست تضمین و جعل حکم هر که باشد و اسلام ناتمام ندارد که کسی او را تمام نماید.»
قسمت‌هایی از مخالفتهای شیخ فضل ا... نوری با مشروطیت.

تحلیل و توضیحش بماند برای بعد. شاید در دو سه پستی به این قضیه پرداختم.

۱۷ نظر:

سبز نوشت گفت...

دوست عزیزو لیبرال دموکرات من

نمی دونم چه جوری میخوای شیخ رو به تصویر بکشی وچه تحلیلی رو ای قطعه صحبتای شیخ بذاری.

اینم قبول دارم این مشکلات جاری کشور ما تا حدودی، از همین تفکرات سر چشمه گرفته و...

ولی شرایط زمانه آن دوره و فاصله های فرهنگی ایران وغرب و ترس های نا خواسته در شکل گیری این دسته از نظرات بی تاثیر نبوده.

آقایان امروزی که این موانع رو ندارن ضروری النقد ترند و محتاج الاستدال.

در آخر ، از توصیه دوستانه شما هم ممنوم . به دیده منت
تا دوستانه ها و آزادی ها

ایمان گفت...

سلام محمدرضا.

حسابی هیجان زده شدم از خواندن این مطلب و بدجوری منتظر خواندن تحلیلش هستم.

راستی چرا نام یکی از اتوبانهای ما شیخ فضل ا... ن.ری هست ولی هیچ کوچه ی بن بستی مثلا نام دکتر مصدق را ندارد.

ایمان گفت...

سلام محمدرضا.

حسابی هیجان زده شدم از خواندن این مطلب و بدجوری منتظر خواندن تحلیلش هستم.

راستی چرا نام یکی از اتوبانهای ما شیخ فضل ا... نوری هست ولی هیچ کوچه ی بن بستی مثلا نام دکتر مصدق را ندارد.

پارسا گفت...

جالبه، ما هم منتظر می مونیم بقیشو بخونیم...

مرمر گفت...

بخندم یا گریه کنم؟

البته محمدرضا جون تاریخ جهان از این موارد زیاد داشته...بلاخره تا نباشند اینها نمیتوانیم برسیم به آنها!

ناشناس گفت...

سلام علیکم.
شیخ فضل الله که حدود صد سال قبل بوده. همین حدود سی سال قبل حضرت علامه آیت الله سیدمحمدحسین حسینی طهرانی (نام ایشان روی جلد تمام کتابهای ایشان)به آقای خمینی نامه داده بود که مجلس شورا حق ندارد قانون وضع کند و مجلس شورا از اسمش معلوم است که برای مشورت دادن است و نه برای قانونگزاری و قانونگزاری مختص ولی فقیه است و گفته بود زنان حق ندارند نماینده ی مجلس شوند و گفته بود در قانون اساسی بنویسید اسلام بر خمس و زکات و ... بنا شده است (چنین چیزی).
البته ظاهراً شیخ فضل الله حرفهای خوب هم داشته. ظاهراً اشکالاتش بر عملکرد دستگاه حکومت بعد از پیروزی ی مشروطه، از نظر بی اعتنائی به قسمتهایی از قانون مشروطیت، درست بوده بعضی هایش.


سیدعباس سیدمحمدی

سبز نویس گفت...

چشم برادر ما ایستادهایم....

تا بشنویم و بونشیم و....

ولی یه خورده میشه حدس زد: با انتخاب این دو جمله و مسایل جاری مملکت و شم لیبرال دموکرات یک رند خوش سخن حدودا چه خواهد شد.

ما نمی توانیم قوه قاضیه خود را کنترل کنیم
الانسان سریع القضاوه
تا گفتن ها و شنیدن ها

پدرام گفت...

یک هفته ای شده که کتاب انقلاب کبیر فرانسه را تمام کردم. هنوز جمله به جمله یحوادث آن در خاطرم مانده. در تمام انقلاب های تمام و نیم بند ملت های دنیا موارد اینچنینی مثل مخالفت های این شیخ پشمکی دیده می شود. انقلاب فرانسه با تبر به جون ریشه ی دین افتاد درحالیکه شروع انقلاب در بسیاری موارد با همکاری خود روحانیون بود. انقلاب فرانسه شاید در کوتاه مدت انقلاب بی حاصل و خونینی بود اما در بلند مدت تمام آنچه را که یک ملت نیاز داشت برای آنان به ارمغان افتاد.
متاسفانه مشروطه ی ما نیمه تمام ماند و این عقب ماندگی ها یک قرن دیگر به نسل های بعدی منتقل شد و شاید روزی دیگر با شنیدن اراجیف شیخ فضله حرص نخوریم و فقط بخندیم.
مرسی

تلخ گفت...

همه این ایراداتی که حضرت شیخ گرفته با اصل مترقی ولایت مطلقه فقیه و نظارت و تنفیذ حضرتش بر تمامی قوا مرتفع میگردد!!

ناشناس گفت...

سلام
سهیل آصفی یادته؟
وبلاگ خوبی داشت
البته ارتباط چندانی نداشت با وبلاگیها
شاید تکبر داشت
نمی دانم
گمانم گرایشهای توده ای یا سوسیالیستی یا کمونیستی داشت
یه هر حال یادم است زندانی شد
الان دیدم طبق
http://www.rahetudeh.com/rahetude/Sarmaghaleh-vasat/HTML/2009/mai/asefi.html

4 سال پیش
سهیل آصفی چه گفت
امروز سهیل آصفی ها
در ایران چه می گویند!


سهیل آصفی روزنامه نگار جوان ایرانی که اکنون به جمع مهاجرین پیوسته، چهار سال پیش در همین روزها، که هنوز در ایران بود، مقاله ای در دفاع از تحریم انتخابات نوشت. وی در مقاله خود این پرسش را دربرابر طرفداران حضور در انتخابات مطرح کرد که " واقعا با آنچه در جهان و میهن ما گذشت و می ‌گذرد، برای شما كه به تاریخ معتقدید، چه تفاوت عمده ایست میان معین و رفسنجانی با احمدی نژاد و قالیباف؟"
این که سهیل آصفی جوان چه درک و تجربه ای از مسائل سیاسی دارد که ما نقطه نظرات 4 سال پیش او را مرور کنیم مهم نیست، مهم اینست که این
..........
........
***
جالب است
صهیل آصفی و کیانوش سنجری فعالیت می کنند و زندان می روند
چشم سوم و شیدا جاوید هم فعالیت می کنند
منتها این نامبردگان بزرگوار اخیر
حتا جرئت ندارند با اسم واقعی زندگی کنند
عافیت طلبی و فحش پراکنی را اسمش را می گذارند «جهاد در در راه اسلام و ولی امر»
***
سیدعباس سیدمحمدی

عاتی گفت...

وای چقدر هرسال با داداشم میخندیم وقتی رسانه جمهوری اسلامی شیخ فضل ا... را بنیانگذار مشروطه میدونه

اكنون گفت...

سلام

منتظر تحليل‌تان مي‌مانم.

بله. اما چرا بايد كسي مثل رفيع‌پور اين گونه بي‌پايه و اساس حرف بزند؛ اسم اين كار او را چه بايد نهاد؟

محبوبه میم گفت...

رابطه ی شیخ مخالف مشروطه با روسیه هم جالب است . مرحوم حائری زمانی در دانشگاه فردوسی دراین باره حرف ها داشت و می گفت سندها دارد که نمی تواند منتشر کند .
شاید در ادامه ی این بحث به ان بپردازید .

سبز نویس گفت...

آزادی داره نفس میکشه....
اومدی پیش ما یه سری بزن به قسمت نظرات پست قبلیم. " برای همه سبزها"

چه جوری میشه نظر خصوصی برای شما گذاشت
ناشناس نباشم و شما بدنی کی داره حرف میزنه؟

محمد موسوی گفت...

let"s go

http://travel.spotcoolstuff.com/shopping/worlds-best-bookstores

shall we go?

سلیمان رضایی گفت...

سلام علیکم جناب محمدرضا م

سپاس از اینکه پا به وبلاگ حقیر کذاشتید و در واقع نام وبلاگ شما که هم لیبرالیسم را دارد و هم دموکراسی بنده را بسیار جذب خودش کرد.
متاسفانه در میان حامیان دولت افرادی هستند که براستی اندر جهل خودشان خوابیده اند و نمی خواهند بیدار شوند. شما همان پست ولدالزنا خواندن سبزها را بخوانید. یکی می آید می گوید رضایی به خاطر ص ولدالزنا روایت را محعول خوانده! در صورتی که من سندش را بررسی کردم و آنرا ضعیف دانستم طبق اعوان و انصار خود حکومت! آن یکی می آید می گوید یک چشم بودن دجال کنایه از قانون گریزی اش است پس موسوی دجال است! و می آید برای بنده از اینکه رییس ستاد موسوی در شهرشان دزد است و فلان چرندیات تحویل می دهد و سپس می رود در وبلاگش از رسول الله و ائمه به به و چه چه می کند! ا این قماش طرفیم برادر! پس کار بسیار سخت است و دشوار وشاید هیچ راهی هم نباشد!

علت حمایت این عزیزان از نواب (آقای ثابت قدم را عرض می کنم وگرنه جاوید که نظرش اهمیتی ندارد) این است که ظاهرا معتقدند چون گروه نواب مثلا رزم آرا را کشته پس خوب است! بنده هنوز هم نفهمیدم فداییان که این همه سنگ دین را بر سینه می زدند در کجای تاریخ اسلام خوانده ند که رسول خدا یا ائمه غیر از میدان جنگ کسی را کشته باشند؟! آن هم مثلا در محکمه؟! ملی شدن نفت مهم تر بود یا مثلا رسیدن علی به حق خلافتش و نگهداری اسلام در مسیر خودش؟ چطور علی ابی بکر و عمر را ترور نکرد و حتی از ترور عثمان هم برائت جست ولی نواب به خاطر ملی شدن نفت می توانست فلانی و فلانی را بکشد؟
می گویند کاشانی نقش مهمی در ملی شدن نفت داشت. خوب قبول. ولی چه نقشی در کودتا و سقوط دولتمصدق با کمک اراذل و اوباش و فداییان داشت؟ اگر مصدق را آورد خودش هم سرنگونش کرد. فعلا دوم مهم است نه فعلی که قبل از آن انجام گرفته است.
در هر حال از نظرات شما سپاسگزارم مستدا باشید.

ستاریان گفت...

سلام
مخالفت شیخ فضل الله نوری با مشروطه و موافقت میرزای نائینی با مشروطه دلایل فقهی داشت مرحوم شیخ فضل الله بنا با "اصل احتیاط " مخالف بود و مرحوم نائینی طبق " اصل اباحه" موافقت می کرد من چند روز پیش به دلایل موافقت و مخالفت علما در ان روز و همچنین ادامه اش تا به امروز مقاله ای را از شهید مطهری نقل کردم که خواندنش می تواند رافع سوتفاهم راجع به علمای اسلام و واضع نظرات ایشان در زمینه مسائل حکومتی باشد بد نیست بخوانید آدرسش:
http://www.mohredel2.blogfa.com/post-216.aspx
مشروطه - آزادی فدای امنیت