۱۳۸۸ مهر ۱۴, سه‌شنبه

آسیب شناسی جنبش سبز – قسمت سوم

لفظ آسیب شناسی یا همان پاتولوژی، کمی گمراه‌کننده ست. جنبش سبز حتماً آسیبی ندیده و دچار بلایی نشده؛ بلکه این آسیب شناسی بیشتر با تحلیل مسائل، قصد پیشگیری و شناخت و شاید حل برخی مسائل و مشکلاتی را خواهد داشت که در آینده شاید به آن دچار شویم. البته ذکر این نکته را واجب می‌دانم که نگارنده بیشتر از خود جنبش سبز و جریانهای وابسته و اشخاص و فرهنگ و اعتقاد و هویت و ... دل‌نگران انسان است. از رنجی که می‌کشد، چه در استبدادی‌ترین حکومت‌ها، چه در دموکرات‌ترین و لیبرال‌ترین دولت‌ها. آنچه از رشحه‌ی این قلم می‌چکد و پیکسل و بیت ( به جای قلم و کاغذ ) حرام می‌کند و کورکورانه در شب تاریک، پی راه درمان می‌گردد، همین رنجی‌ست که می‌بریم و می‌بریم. نه دنبال نادر دورانیم، نه اسکندر و نه حتی منجی. در این مقالات هم قرار نیست به دستاوردهای جنبش سبز بپردازم. اندیشه‌ی انتقادی را لطفاً فراموش نکنید.

طی مدت زمان چهار ماهه‌ای که از این جریانات می‌گذرد، بازار شایعات بسیار داغ بوده. ایران سرزمینی‌ست خبرساز. حتی اگر خبری نباشد، مردمانش در تولید خبر ید طولایی دارند. البته با همه‌ی این سوابق، آنچنان هم در این کار متخصص نگردیده‌اند. از قضایای یکصد سال پیش و شایعه‌ی کشف چشمه‌ی آبلیمو در حوالی کرمان تا شایعه‌ی این اواخر که دختری از طبقه‌ی چهارم پرید پایین و فقط پایش شکست (گویا سعیده پور آقایی نسبتی با گربه سانان داشته) و دو ماه زندگی در خانه‌ی نیک‌مردی که در متابعت هم بود زندگی کرد و بوسیله‌ی میرحسین و چند خس و خاشاک کشته شد یا در کهریزک به ... و مراسم ختم گرفتند و البته در خانه با فرمت تلویزیونی فیلم خانوادگی داشت و... همه‌ی این خبرها بوسیله‌ی دستگاهی عریض و طویل با سابقه‌ی سی سال خبرسازی و خبرپراکنی و عذر می‌خواهم «آدم خر کنی» ساخته شد، آنچنان که خود از زانویش مشخص بود که از کدام حمام گرم بیرون آمده.

اینچنین است که در این وانفسای شایعات هر چه خبر درست است در این هیاهو گم می‌شود و هر آنچه نادرست است با بوق و کرنا از سمت و سوی دو طرف پخش می‌شود. اگر دروغ و خبر سازی و شایعه پراکنی بد است در همه حالت بد است. انگیزه‌اش هم هیچ فرق نمی‌کند. اخلاقیات مدرن نه تقیه می‌شناسد نه دروغ مصلحت آمیز نه حتی خود مصلحت را. اگر جنبش سبز یکی از شروط شایسته و البته بایسته‌ی خود را صراحت و صداقت می‌داند، بهتر است کمی دقتش را دست کم بیشتر کند و صرفاً برای پیروزی در هر زمینه‌ای، اخلاقیات را زیرپا نگذارد و نیز با پوپولیسم به جنگ پوپولیسم نرود که به اصطلاح، طرف مقابل خودش «این کاره» ست.

این قسمت گذری کوتاه و نقدی از منظر اخلاق‌گرایی و تعادل بود. هر چند ناقص و کم‌اثر.

_______________________________________

چند روزی‌ست که اینترنت پرسرعت تهیه کرده‌ام. آخر هفته هم به دیدار برادر و فرزند نازنینش، هستی می‌روم. کاشکی هستی زبانی داشتی. هستی شش ماهه‌ست و خوش‌خنده و البته بر عکس عموی نی‌قلیانی‌اش که به مثابه‌ی چوب‌سیگار ناصرالدین شاه است، وزین و ثقیل.

۲۱ نظر:

farzad گفت...

سلام رند لیبرال دموکرات. خب آخه من چی بگم. همش که حق با توئه آخر.
ارادتمندیم.

ناهيد گفت...

سلام
من هنوزم معتقدم كه جنبش بايد داراي يك گرداننده و برنامه ريز باشه . ما قبلا جنبشهايي از اين دست داشتيم تا رسيده به همين انقلاب . واقعا كداميك از ما چنين نتيجه اي را مي خواستيم ؟
اتفاقا شعار اين جنبش هم همين مردم گرايي و مكتب مردمي ست اما از حالا شاهد از بين رفتن اخلاقيم و اگر روزي اين ميوه به بار بنشيند بنابر مصلحت باز هم نخبگان قرباني عوام خواهند شد. اگراين مسير بر پايه ي تحريك احساسات پيش رود روزي ديگر پايمال شدن مردم را مي بينيم و قرباني شدن نخبگان با شعار مردم سالاري . اين همان عوامفريبي ست كه سالها شاهد آنيم
چه حيف است كه روزي تلاشها زائل شود

ایمان گفت...

سلام.

جنبش سبز به دلیل اینکه رهبری (چه فردی چه جمعی) ندارد (که خوب است که ندارد)ممکن است عکس العملهایش در برابر چاله هایی که حریف سر راهش می سازد بعضی وقتها حساب شده نباشد. حریف این را خوب می داند. می داند که جنبش دوز بالایی از احساسات را دارد ، فلذا قطعا با ساختن سناریوهایی تلاش می کند که به اصطلاح برای خنبش خیطی بالا بیاورد.

بقول بهمن شهزادی : آدم باید حواسش جمع باشد

ناهيد گفت...

اصطلاح برنامه ريز با رهبري فرق دارد. ما عادت كرده ايم كه هر كس را در مقام سازماندهي قرار دهيم ، رهبري را هم براي او تنفيذ كنيم . دوره ي رهبريت و پادشاهي سالهاست برچيده شده و ما هنوز اندر خم يك كوچه ايم
اگر جنبش ميتوانست كمي حساب شده تر گام بردارد اكنون پيشرفتهاي بيشتري داشت .

قاسم‌فام گفت...

سلام

بله دقيقا. نقد خوبي بود. ما نيازمند نقد اخلاقي جنبش سبز هستيم. هوادران اين جنبش نبايد رنگ حريف را به خود بگيرند.

آقا ايميل‌تان را چك كنيد.

موفق باشيد.

ناشناس گفت...

سلام علیکم
یک نمونه
کنش سیاسی آگاهانه و هدفمند
در طول تاریخ نشان دهید
معرفی کنید
قاعدتاً منظور شما این است که اکثر جمعیت حاضر در جنبش یا قیام یا انقلاب کنش سیاسی ی آگاهانه و هدفمند داشته باشند
یک نمونه اش را معرفی کنید

پشت سر ماجراها
از اون طرف
عقلانیت است یا برنامه؟
آیا واژه ی عقلانیت مناسب این بحث در این قسمت است؟

خب طبیعی است جناح حاکم با برنامه و نقشه بیاید جلو
و جنبش سبز عمدتاً با جمعیت زیاد بیاید جلو
خب احمدی نژاد که میلیون میلیون جمعیت هواخواه ندارد
البته طرفدار دارد
رأی دهنده دارد
ولی طرفداران او چه انگیزه ای دارند جلوی سازمان ملل تحصن کنند؟
چه انگیزه ای دارند در استادیوم بگویند سوریان خجالت خجالت؟


سیدعباس سیدمحمدی
http://seyyedmohammadi.blogfa.com/

Alireza گفت...

همانطور که کی می دانی وافقم!

نوستالژیک گفت...

من همون زمان هم که کروبی شعار ماهی هفتادهزارتومن میداد میگفتم اتفاقا" با پوپولیسم باید به جنگ پوپولیسم رفت و این شعار از جانب کروبی رو ننگ نمیدیدم!بالاخره اون دهاتی که نمیدونه دموکراسی چیه شاید خونش واسه ماهی هفتادهزار تومن به جوش بیاد!یا این جریان تجاوزها.

ناشناس گفت...

(مدینه ی جاهله)

سلام حاجی
شما که یه تیکه افتادی به آسیب شناسی!D:

حالا که از دینداران گفتی
بگذار این دوستمون رو بهت معرفی کنم
http://tondbaad.mihanblog.com

فقط زیاد دوز کار رو بالا نبری D:
طرف از زندگی ساقط میشهD:

ستاریان گفت...

سلام
دیشب در بلاگفا کامنت کردم چون در اینجا نشد وامشب خودم منتقل کردم چون شما نکردی!
اما در مورد سعیده پور آقایی و انکار مسئله از اساس توسط رسانه ی میلی من در تاریخ 22 شهریور با همین دغدغه شما راجع به اینکه دروغگویی از سوی هر کس باشد نکوهیده است مطلبی نوشتم به این آدرس:
http://mohredel2.blogfa.com/post-189.aspx
وبا دوستی وبلاگی هم خصوصی بحث مفصلی داشتم که نباید چنین راحت اجازه بدهند حریف از خطاها و اشتباهات جنبش سبز به نفع خود سود ببرد
تا اینکه به مرور خبرهای جدیدی آمد و من لینکهای مرتبط جدید را مرتب مطلب به انتهای همین متن اضافه کردم تا دست آخر خبری منتشر شد در این آدرس:
http://www.autnews.mobi/node/3035
تحت عنوان:پشت پرده جريان شهادت ساختگی سعيده ‌پورآقايی چه گذشت؟
که اگر بخوانید خواهید فهمید که اصلا موضوع برنامه ریزی شده بود برای مچ گیری از جنبش سبز!
با وجود این هنوز هم معتقدم منتشر کنندگان خبر باید در نقل خبرها از ظرافتها و پیچیدگیهای این چنینی مطلع بوده و کمتر اجازه دهند تا مورد سواستفاده قرار گیرند. ضمن اینکه شاید حدت و شدت حوادث و انبوهی خبرها در آن روزها اجازه کندوکاو بیشتر را نمی داده و بعضی مسائل مثل این را گریزی نیست
بد نیست این را هم بخوانید:
http://www.sarmayeh.net/ShowNews.php?60982
تجری: از تکذیب مرتضوی متعجبم پشت پرده مسائل کهریزک و مثلا جوابگویی مرتضوی به سایت جهان و نشریه دریچه به مدیریت زاکانی اصولگرا!
اگر امکانش فراهم شد این نظر را به آنجا منتقل کنید تا دوستان هم در جریان قرار گیرند

مرتضی گفت...

سلام
اولا این اثاث کشی مبارک باشه و ایشالله مایه خیر و برکت برای تمام مسلمین به خصوص شیعیان مظلوم جهان. ممرضا خان کار درستی کردی که از بلاگفا فرار کردی والله معلوم نیست اینا چه چوبی رو فرو کنن بهمون.
دوما این تئاتر و عزا ژست روشنفکریه فقط همین. وگرنه ما هم مثل دخترکان دبیرستانی از زندگی کردن خوشحالیم فقط نمیدونم چرا زندگی راضی نیست از ما.
سوما این دموکراتی که به اسمت اضافه کردی مواطب باش انگ برانداز بهت نزنن که انگی کشنده است.
چهارم: یادمه قبل از انتخابات یه پستی در مورد زید آبادی نوشتی و طرفداری از شیخ مهدی. اعتراف میکنم که احمد از دوستای دیگمون سخت تر بود که حاضر به خوندن اعتراف نامه های شریعتمداری نشد. درود بر احمد
پنجم: چه میکنه این تیممون

Alireza گفت...

اینو با بهترین کیفیتش دانلود کن - میام ازت میگیرم!

http://amomory.persianblog.ir/post/1608

ناشناس گفت...

سلام

علي پايا و محمدرضا نيكفر در حال حاضر داراي بخش ثبت شده هستند. و شما مي‌توانيد مقالاتشان را منتشر كنيد.

مقالاتي از نيكفر كه سر پرتال را به باد ندهد قابل انتشاره.

پيشنهادتان در دستور كار قرار گرفت.

ارادتمند

سیاوش گفت...

سلام
ظاهرأگشت و گذاراینترنتی مارابه جایی آورده که کبکهای این زمانه سر در برف کرده اند؛ گویا از این مردم نیستند و خود را تافته جدا بافته میدانند. از خبرهای دروغ میگویند که انگار خود منبع راستی هستند.جناب به اصطلاح موسوی که مرکز خبرسازی برای شماست ؛ که این اواخر هم ایشان برای ثابت کردن اینکه چگونه طرفدارانش از خرد تهی هستند نمایش مضحک جشن تولد را به راه انداخت که این هم گندش درآمد.و حالا میخواهد در لوای انقلاب (بیانیه اخیر)به فعالیت سبزش که تاکنون رنگش به لجنی کشیده شده ادامه دهد؛جناب حضرات از اینکه سرکارید بسیار خرسندیم چرا که خود میخواهید سر از برف بیرون آرید و ازین مرداب سبز خود را نجات دهید.

M. R گفت...

خطاب به سیاوش
حیف باشد صفیر بلبل را
که زفیر خر حرام کند

کاش توضیح می دادی جریان جشن تولد چگونه ساخته و چگون برملا شد تا ما لجنی ها بدانیم در برف هستیم یا مرداب؟
فکر نمی کنید اگر روزی ورق برگردد ...

اویس گفت...

سلام
دنیای اخبار و رسانه دنیای بازی با دروغ و واقعیته. مهم این نیست که دروغ از کجا وارد میشه، مهم اینه که وارد میشه، کاریش نمیشه کرد.

محمد جواد شکری گفت...

کاملا درست و بجا مطلب رو بیان کردی

روح انگیز گفت...

وای خدای من!
این محمدرضا چقدر خیال بافه! هنوز فکر می کنه اصلاحات یه جنبشه! اصلاحات جز در ذهن پوپریزه و هابرماسیزه شما در هیچ کجای ایران جنبش نیست.

M. R گفت...

روح ان.گیز می شه درتو بذاری؟

ندا(دختر خاک) گفت...

حقیقتا هیچ چیز جز زبان طنز نمی تونه این موضوع رو به زیر تیغ انتقاد ببره. شده حکایت شهر در امن و امان است آسوده بخوابید....!!!!!!!!!

عاصي گفت...

آقاي محمد رضا!
من هم اينجا مطلبي دارم با عنوان "آسيب شناسي جنبش سبز در فضاي اينترنت" از دريافت نظر شما خوشحال مي‌شوم.
آسيب شناسي جنبش سبز در فضاي اينترنت