«خرد در نظر روشنگر بدین معناست : کسی را نباید به نام هر دین و ایدئولوژی و آرمانی که باشد، آزار داد، هراساند، دست انداخت، از برخورداری از حقوق مادی محروم کرد، آزادیش را ربود، شکنجه اش کرد یا کشت.
در این معنا همه ی فرهنگ های بشری هم رای هستند. با کسی که این سخن را بی چون و چرا نپذیرد، گفتگو بی فایده است...نتیجه این می شود که باید به هر ایدئولوژی ای ... که به پایان بردن ِحقوق بشر ره بَرَد یا این حق کشی را توجیه کند، حمله برد. حتی اگر آن دیدگاه بسی رام و نرمخو بنماید. تجربه نشان داده است در این زمینه هر چه بدبین تر باشیم ، بهتر است. از این رو باید هر گونه تلاشی برای مسخره کردن خرد و نسبی ساختن مفهوم آن به دست روشنفکران ِبازی باخته، همانگونه مبارزه کنیم که علیه خشک اندیشان ِسرسخت، پیگیرانه می رزمیم.
خرد انتقادی غربی پیشداوری ای اتفاقی نیست. هر کس که به نام یک ایدئولوژی آزار می بیند یا محکوم به اعدام می شود، قدر چنین خردی را می داند و خرد روشنگر اروپایی را بر بدیلهای آن ترجیح می دهد. ممکن است گفته شود این موضوع، موضوع سلیقه است. آری اما چه سلیقه ی خوبی است.»
سطور آخر یکی از کتابهایی که خریده ام.
شگردها، امکانها و محدودیتهای بحث با بنیادگرایان - درآمدی بر روشنگری / نوشته ی هوبرت شلایشرت / ترجمه ی محمدرضا نیکفر / انتشارات طرح نو / چاپ دوم 1387 / 240 صفخه / 5500 تومان
خرد انتقادی غربی پیشداوری ای اتفاقی نیست. هر کس که به نام یک ایدئولوژی آزار می بیند یا محکوم به اعدام می شود، قدر چنین خردی را می داند و خرد روشنگر اروپایی را بر بدیلهای آن ترجیح می دهد. ممکن است گفته شود این موضوع، موضوع سلیقه است. آری اما چه سلیقه ی خوبی است.»
سطور آخر یکی از کتابهایی که خریده ام.
شگردها، امکانها و محدودیتهای بحث با بنیادگرایان - درآمدی بر روشنگری / نوشته ی هوبرت شلایشرت / ترجمه ی محمدرضا نیکفر / انتشارات طرح نو / چاپ دوم 1387 / 240 صفخه / 5500 تومان
۲۱ نظر:
با فیلتر شکن هم که وبلاگ را باز کردم، وبلاگ حذف شده بود! از آدرس بلاگفا آدرس جدید را یافتم.
سلام
سطرهایی را که انتخاب کرده اید هیجان آدم را برای خواندن کتاب چندین برابر می کند... عجیب است که این کتاب توانسته از ممیزی عبور کند و چاپ شود راستی این بخش کتابهایی که می خوانم وبلاگتان چرا دیگر نیست ؟
سلام
از منظر شخصی چهار خط اول را واقعا پسندیدم اما سطور بعدی کمی رنگ و بوی عصبانیت داشت و من که مدت هاست از عصبانیت و حمله و تاختن و بدبینی و ... هراس دارم که واقعا هراس دارم محمد رضای عزیز.همان که چراغی بیفروزیم و نور بر تاریکی ندانستن بتابانیم کاری کرده ایم کارستان.
سلام
روشنفکران رنگ باخته دیگه چه صیغه ایی؟درست متوجه نشدم. مگه میشه آدم هم روشنفکر باشه و هم جمله ی ابتدای مطلب رو قبول نداشته باشه؟ پس روشنفکری به چیه؟
سلام. ممنون از معرفی. در مورد بنیادگرایی هر نوعش رو بگی هستم. جیزی واجب تر از این وجود نداره!
با خوندن اولین جمله اش یاد فیلم "میلک" افتادم. راستی روشنفکر بازی باخته یعنی چی؟
با درود
وه که چه نیکو سلیقه ای باشد!
بله، کسانی که مخالفند مگر گاهِ زدن گردن به دست روبسپیر ها به این اندیشه معترف شوند.
سلام ممنونم محمدرضا جان-راستی این مدت خیلی از نوشته های عاشقانه ات لذت بردم [چشمک]
سلام ممنونم محمدرضاجان-راستی این مدت خیلی از نوشته های عاشقانه ات لذت بردم [چشمک]
ْآقا ممنون از كامنتت ... پاسخ آخرت شاهكار بود ... زدي تو خال !
اما در مورد پست ... قضيه به همين سادگي ها نيست ... سر مجازات اعدام بحث هست ؛ سر مجوز شكنجه ؛ سر مجوز سانسور ؛ سر آزادي حجاب ... نمي توان اين ها را به طور كلي ناديده گرفت . من مي گويم : به خاطر امر "موهوم" نبايد آزادي كسي را سلب كرد ؛ كسي را شكنجه كرد و يا كسي را كشت
سلام
درمورد این پست: حتما این کتاب رو گیر میارم و میخونم درست همون چیزیه که من میخوام. همون حرفهایی که من بهش معنقدم!اما نمیدونم چطور باید به زبون بیارم!
فقط درست نفهمیدم نویسنده از عبارت "روشنفکر بازی باخته" چه مفهومی رو در ذهن داشته؟روشنفکری که قافیه ی روشنفکری را باخته اما ...
در مورد نظرتان در وبلاگم:
امان از دستشان...:(
کسی را نباید به نام هر دین و ایدئولوژی و آرمانی که باشد، آزار داد، هراساند، دست انداخت، از برخورداری از حقوق مادی محروم کرد، آزادیش را ربود، شکنجه اش کرد یا کشت
موافقم
من داره کم کم از این برادر نیکفر خوشم میاد.
ناشناسه من بودم.عجبا!
سلام
گويا اين بازي ادامه دارد ... متاسفانه
با درود
محمدرضای عزیز شماره تماس موبایل خودت و علیرضا رو برای من بفرست. ممنونت می شم.
عجب اظهار نظری در ایران اجازه چاپ یافته است!!
البته قسمت اولش را که جزو بدیهی ترین گزاره های بشری است را که به قول نویسنده سلیقه ای نیکوو بشری است را نمی گویم بلکه درست منظورم نقد عجیب نویسنده از روش مبارزه با بنیادگرایی را می گویم.
رژیم ما اصلا گزاره ی بدیهی اول مقاله را رد نمی کند و تازه اصرار دارد که دقیقا همین اعتقاد را دارد (جرات نمی کند خلاف آنرا اعتراف کند)اما نحوه مبارزه با بنیادگرایی کمی بیشتر به اعتقادات نئو کان های عزیز جمهوری خواه می باشد.
فکر نمی کنم دیگر تجدید چاپ شده باشد
سلام علیکم.
من نگفتم نیکفر و مجید محمدی تحلیل نکنند و نظر ندهند درباره ی خدا و دین و امامت. اما خب، «جدّی نمیگیرمشون». مجید محمدی گفته عصمت امامان را شیعه چند قرن بعد از علی و دیگر امامها، بر حسب نیاز، ساخته و پرداخته است. نگاه پدیدارشناسانه ی نیکفر به خدا و دین، انصافاً، مثل نگاه احتمالی ی حاج آقا قرائتی به مفهوم ِ پدیدارشناسی، در جلسات درسهائی از قرآن در تلویزیون، نیست؟
من، با توجه به تخصص ِ «نداشته ام» در زبان ژاپنی، مطالبی بگویم، و اگر به من اعتراض کنند، من بگویم اعتراضات شما «نه نظام مند است و نه آکادمیک و جدّی گرفته نمی شود»؟
سلام
در تولد 90 سالگی اش از او پرسیدند رمز موفقیتت چیست؟ گفت: "... من انسان ها را نامشروح دوست دارم حتی اگر عقاید و نظراتشان خلاف من باشد... "
انسان بزرگی بود ویلیام جیمز.
عرض ادب :-) استفاده مي كنيم از مطالب بسيار مفيد محمدرضاي عزييز :-)
ارسال یک نظر