۱۳۸۸ بهمن ۲۳, جمعه

Die Hard Part n+1

از ظهر چهارشنبه تا دو سه ساعت پیش به مسافرت رفته بودم. در آن شهر کوچک کافی نتی پیدا کرده بودم اما هیچ سایت و سرویس دهنده‌ای باز نمی‌شد. حدس زدم خبرهایی‌ست.
تازه رسیده‌ام. سوغاتی نیاورده‌ام بلکه برایم آورده‌اند. وبلاگم مسدود شد. احساس خاصی ندارم زیرا که از روز اولی که دست به کیبرد بردم منتظر چنین روزی بودم. کسی که مبنای کارش اندیشه‌ی انتقادی‌ست مسلما در چنین سرزمینی کمترین تنبیهش همین است و لاجرم چه دیر.
من از روز اول وصله‌ی ناجور بودم، حتی در میان جمع اندک دوستان. من از روزی که خودم را پیدا کردم(؟) نفرت ملایم اما مداومی به برخی‌ها داشتم. می‌نوشتم که خودم را از شرّ این شراره‌های جانسوز ذهنم خلاص کنم. نشد و نمی‌شود اما... می‌نویسم.
صدبار بلکه هزاران بار هم مسدود شوم باز هم می نویسم روایت این «الم» را با «قلم». مشترکان گرامی که همیشه در نزد صاحبان امر عزیز و مکرمید؛ اگر دیدید پیوند وبلاگتان اینجا موجود نیست بدانید که قصور و فراموشی‌ای صورت گرفته. بعد از دو روز اگر بازهم مشاهده نکردید، حتما تذکر دهید. فعلا خسته‌ام خسته...

۳۳ نظر:

فرزاد گفت...

محمدرضا جان بنويس كه تشنه نوشتني و ما تشنه خوندن. اگه به mamrizio100.blogspot.com هم رسيدي و بستنش، بيشتر بنويس كه اين جماعت فقط از فكر كردن مي ترسن و فهميدن و آگاه كردن.

ایمان گفت...

فیلتر یعنی طرفداران من از چنان بلاهتی برخوردارند که ممکن است با نوشته های دیگران از صراط مستقیم(؟) به خاکی(؟)بزنند !!! فیلتر اگر به عمقش نگاه کنی توهین به طرفداران فیلترکننده است تا درست گردن زحمت برای فیلتر شده...

محسن پارسا گفت...

سلام علیکم
دیروز، روز پیروزی انقلاب بود و چه هدیه ای جز فیلترینگ می تواند به روشنی چگونگی رویکرد حکومت را نسبت به منتقدین خود نشان دهد. فیلترینگ در چنین روزی که به مناسبت آن صدها زندانی مورد عفو قرار می گیرند یعنی، هرکس که مرا قبول ندارد ویزا بگیرد و از ایران خارج شود.
برایتان آرزوی موفقیت دارم دوست لیبرال من و امیدوارم که اراده ات برای نوشتن دو چندان شود.

در ضمن وبلاگ آقای ستاریان را هم فیلتر کرده اند.

آیسودا گفت...

محمد رضای عزیز . واقعا خوشحالم که اینجایی. می تونستم خبر فیلتر شدنم را به بقیه اطلاع بدم. اما در مورد تو که شرایط مساوی بود... خیلی خوشحالم کردی که خودت ردم را گرفتی

مرمر گفت...

باز هم فلیتر شدن بهتر از مسدود شدنه.. تو هنوز مطالبت رو میتونی از سرور قبلیت برداری اما من دیگه نه
ایراد نداره تنها هزینه ای که میشه داد اینه که بسته بشه و باز کنیم بسته بشه و باز کنیم

تو وصله ناجور نیستی تو حق نوشتن داری خق ابراز عقیده...
خوشحالم که سریع اقدام به باز کردن این وبلاگ کردی..

خسته نباش

فرزانه گفت...

سلام
n+ 1 امین بار بر خاستن خبر خوشحال کننده ایست در این روزهای سخت و دشوار ...
هم چنان در انتظار خواندن و یاد گرفتن از این وبلاگم

محبوبه میم گفت...

فقط نشان دادن چنگ و دندان است ، از گرگ زخمی چه کاری جز پنگول کشیدن برمی آید . چنان زخمی که برای مراسم جشن اش هم باید لشکر بشود . این همان محبوبیتی است که حرفش را می زدند؟ کدام حکومتی در دنیا برای جشن به نیروهای امنیتی اش دلخوش است . محاصره شان کنند در حفاظت تا بگویند و بخندند ؟
نوشتن اما برای این ها و آن ها و حال و گذشته نیست . همان است که در پیشانی وبلاگت نوشته ای : بیرون جهیدن از صف مردگان .
خستهگی ات را باور مکن دوست من که همه این روزها خستگی را به روی خود نمی آوریم تا بگذریم از این چاه ویلی ایی که زیر پایمان دهان باز کرده و ما لغزان و ارزان پای روی بند نازکی رقصان از آن در گذریم .

درخت ابدی گفت...

"[...] تنها علامتی در میانِ مطبوعات و نوشته های مستقل نیست، بل پدیداری روی نهان کرده در زبان، رفتار و هستیِ تاریخی ماست...شوخی ها همواره به واقعیت های هولناک اشاره می کند، اما این شوخی چیزی نیست جز: سکوتِ سخن"(نشانه شناسی سانسور و سکوت سخن).
خوشحالم که هستی.

علیرضا گفت...

سلام محمدرضا.
خوشحالم می نویسی.
گفتم اینجا بنویسم که ارادتم به تو بعد از فیلتر شدن دو چندان شده!
به این فکر می کنم که به قول یک نگارنده ای: " بلاگ خوب، بلاگ فیلتر شدس!"

سیدعباس سیدمحمدی گفت...

سلام علیکم.
درست میشه ایشالا. تا
http://mamrizzio1000.blogspot.com
جا داری!
و:
از حق نگذریم، فیلتر کردن بهتر از بازداشت کردن و زندان کردن است. چنان که پارازیت انداختن بهتر از این است که بروی دیش ماهواره ی طرف را جلوی چشم خودش و خانواده اش و اهل محل، از پشت بام پرت کنی حیاط و خود طرف را هم ببری کلانتری.
الان شما، فیلتر شدی، که داری حماسه می سرائی که «من همواره خواهم نوشت» و از این حرفها. 24 ساعت بازداشت شوی(م)، از این حماسه سرائیها نمی کنیم.

هادی طباطبایی گفت...

بکشید ما را ملت ما بیدار تر می شود.

دیالوگ سرخ گفت...

دمت همیشه گرم باد
راهت پر رهرو

عفیفه عابدی گفت...

سلام محمدرضای عزیز
خوشحالم که شاد و قبراق و نویسا هستی-در مورد فیلتر وبلاگم-من هم متعجبم-هر چند ، برخی پستها که حذف کردم که خیلی تند بوده-خب اگه تقریبا همه دوستان تنها در فضای مجازی مبارزه کنن-من کسی هستم که در دنیای رئال هم مبارزه می کنم-خیلی آقایون منو از نزدیک می شناسن و بطور رودرو حرفهایی زدم که کاملا برای اونها غیر قابل فهم و در حد ضد نظام و ...بوده- و در همین راستا بارها تهدید شدم و...اما به هر حال به خیر گذشته- اما در مورد کار و زندگی-دقیقا درست حدس زدی-شاید دارم یکی از نقاط عطف زندگیم را طی می کنم و امیدوارم که در مرحله بعد به موفقیت و کامیابی بیشتر برسم- خب خدا را شاکرم که بهم انرژی سخت کوشی را داده- و الان توان اینو دارم که اندازه سه نفر کار کنم و همینطور اندازه سه نفر زندگی کنم! اگه این ملالتهای سیاسی و اجتماعی نبود-می گفتم به تمام معنا احساس خوشبختی می کنم-اما متاسفانه رنج وضعیت کنونی –خوشی های شخصی یه نویسنده را دردناک می کنه...

راستی دارم یه سری هجویات طنز سیاسی می نویسم-آماده شد-می گم که اگه دوست داشتی ببینی...


...به هر حال ممنونم و امیدوارم شما هم همیشه شاد و پیروز باشی

Hamed گفت...

لینکت رو درست کردم در وبلاگم .

الهام گفت...

سلام
وقتی شکوه اقتدارشون رو با گاز دادن موتورهای دو ترکه تو خیابون ها نشون میدن دیگه ازشون بیشتر از این نباید انتظار داشت.
بنویس و بنویس و بنویس

یک از هزاران گفت...

تو واقعا خودت رو پیدا کردی؟ مطمئنی که گم نشدی؟

M. R گفت...

به یکی از هزاران:
کور بودی اون علامت سئوال رو ندیدی؟
حتما باید توی هر پستی که می ذارم سرک بکشی؟ حتما باید بگم تو کی هستی؟ حتما باید ای میلیت رو منتشر کنم؟ واقعا خجالت نمی کشی؟ چند بار ...؟
در برابر افرادی مثل تو مدتهاست خودم رو پیدا کردم. نشونه ش همین کامنتهای تو

جواد خراسانی گفت...

سلام، این روش ها، خود از پیش اعلام موضع ضعف حریف است.
گوش فلک را کر کرده اند که: تهاجم نرم، جنگ نرم و...
آن وقت در مقابل همه اش برخورد سخت و نیمه سخت.
پنجه در پنجه یک نئاندرتال داشتن همین وضعیت ها را خواهد داشت!

نوستالژیک گفت...

ای بابا!یعنی اینا اینقدر زبل شدند؟چه کارا!
وصله ناجور کجا بود.جور جوری اتفاقا".
در ضمن خوب شد عکستو حذف کردی چون بعید نبود امروز فردا به اسم دانشمند هسته ای ترورت کنند.والله!

یک از هزاران گفت...

من فقط یه سوال کردم. چرا می زنی؟ مگه ایمیل منو داری؟ از کجا به دست آوردیش؟

محمد جواد شکری گفت...

هیولا “رخدادی” است که قاعده ،نظام و هرگونه شکلی از سامان یافتگی را تهدید می کند و فرهنگ ایدئولوژیک را بر آن می دارد تا به آن اعلان جنگ دهد و تلاش کند که آن را از آنِ خود سازد. نظام باید هیولا را رام کند وگرنه کل موجودیتش به خطر می افتد.
-
محمد رضا تو هیولا بودی ،هیولا !

سیدعباس سیدمحمدی گفت...

سلام علیکم.
فرمایش شما خطاب به امیرمهدی:
«اگر آخرتی هم باشد (؟) مسلما با عقل و خرد خویش محشور خواهم بود و به قول راسل اگر خداوند عادل است بنده را خواهد بخشید. زیرا من را آن قدر کند ذهن نیافرید که تقلید کنم وفرستادگانش آن قدر باهوش نبودند که من را وادار به تقلید کنند.»

ــ عقل و خرد، در این دنیا که با ما هست. در آن دنیا شاید حواس انسان و عقل انسان تغییراتی کند و شاید انسان دارای بصیرتی و شهودی شود که معمولاً در این دنیا ندارد. نمی دانم.
ــ ظاهراً خود عقل و خرد، با یک سلسله استدلالها، می رسد به این که دنیایی وجود دارد و خواهد بود، غیر از این دنیا که ما در آن هستیم.
ــ ظاهراً خود عقل و خرد، با یک سلسله استدلالها، می رسد به این که:
خدا هست؛
خدا افرادی از جنس بشر می فرستد برای آگاه کردن او از مسائلی؛
آخرت هست؛


خدا عادل است، اما اقتضای عدل، ظاهراً مجازات فرد خاطی است و پاداش دادن فردی که که وظایفش را انجام داده. البته وظیفه، فقط احکام موسوم به احکام شرعی نیست. هزار هزار مسئله ی اخلاقی و انسانی و ... هم هست.

فرستادگان خدا، یعنی موسا و عیسا و محمد، کسی را وادار به تقلید نکردند. اگر خواستیم، می شویم پیرو آنها. اگر نخواستیم، نمی شویم پیرو آنها.

جسارت به شما نمی کنم، اما من خودم را در برابر مفهوم نبوت و رسالت و امامت، که مافوق مفهوم نبوغ است، خیلی خیلی خیلی ناچیز می دانم.

قربانت.

رضا گفت...

سلام.خوشحالم که بی هیچ توجهی به این ابلهان همچنان می نویسی.
موفق باشی.

دست خیال گفت...

محمد رضای عزیز تبریک می گویم.برادر چرا خسته ای.خوشحال باش.قلم توتم من است ... توتم ماست.
راستی آدرس جدید من هم با اضافه کردن اندیس 1 به انتهای آدرس قبلی است.

ندا گفت...

سلام، فیلتر یعنی اون ها ترسیدند از چنین اندیشه هایی . این جای خوشحالی داره. تبریک میگم.

به یک از هزاران:
(یک از بیکاران) قاقالی لی راهپیماییه 5شنبه تو گرفتی این جوری بلبل زبونی می کنی؟!

امید گفت...

مواظب باش پسر ... بو های خوبی نمیاد ... به قول پوپر عزیزت :"انسان ها حیفند , بگذارید ایدئولوژی ها بمیرند ! " ... البته تفکر مابه معنای دقیق کلمه ایدئولوژی نیست ولی تفکر است دیگه ... تو که معتقد نیستی اگه تو این راه از بین بری , یک جای دیگه واست شراب و عسل و ... میارن , پس محتاط رفتار کن . رند باش ... به قول رند بزرگ :

اگر چه باده فرح بخش و باد گلبیز است/ به بانگ چنگ مخور می که محتسب تیز است.

صراحی ای و حریفی گرت به چنگ افتد/ به عقل نوش که ایام فتنه انگیز است

در آستین مرقع پیاله پنهان کن/ که همچو چشم صراحی زمانه خون‌ریز است

farzad گفت...

سلام.
نویسا باشی برادر.

آیسودا گفت...

Happy Valentine

ققنوس خیس گفت...

خانه به دوشی هم عالمی دارد ...

ناشناس گفت...

سلام
اگر ممکن است به وبلاگ قبلی تان هم لینک بدهید
من ندارمش
حدس زدم
http://mamrizzio.blogspot.com/
یاhttp://mamrizzio1.blogspot.com/
باشد و امتحان کردم نبود
ممنون
حمید قاسمی

ناشناس گفت...

سلام
اگر ممکن است به وبلاگ قبلی تان هم لینک بدهید
من ندارمش
حدس زدم
http://mamrizzio.blogspot.com/
یاhttp://mamrizzio1.blogspot.com/
باشد و امتحان کردم نبود
ممنون
حمید قاسمی

علیرضا کیانی گفت...

دیدیم چند بار زدم تو نبودی پس بگو فیلترت کردند. خوش به حالت پسر تو هم فیلتر شدی...پس نوبت کی به ما می رسه؟ ما هیچ وقت از این شانسا نداشتیم!

کامبیزقلی گفت...

بالاخره افتخار فیلترشدن نصیبت شد برادر! خودتو دست‌ کم نگیر. فیلتر شدن تو این مملکت یعنی تایید تاثیر گذاری‌ات. یعنی رسیدن به مرحله خطرناک بودن برای رژیم. بعدها برای نوه و نتیجه‌هایت تعریف می‌کنی که در جوانی مو داشتم که شانه نمی‌شد، همه وبلاگ‌هایم به قدری موثر بودند که همگی فیلتر شدند و…