۱۳۸۹ آبان ۳, دوشنبه

نوای ِمَرد ِمُرده



هنوز عکس فردین به دیوارشه / هنوز پرسه تو لاله زار کارشه / تو رویاش هنوزم بلیط می­خره / می­گه این چهارشنبه رو می­بره / تو جیباش بلیطای بازندگی / روی شونه­ هاش کوه این زندگی / حواسش تو سی سال پیش گم شده / دلش زخمی حرف مردم شده / سر کوچه ملی یه مرده یه مرد / که سی سال پیش ساعتش یخ زده / نمی­دونه دنیا چه رنگی شده / نمی­دونه کی رفته کی اومده / سرکوچه ملی یه مرده یه مرد / تو یه پالتوی کهنه­ ی عهد بوق / داره عابرا رو نگاه می­کنه / که رد می­شن از کوچه های شلوغ / هنوز عکس فردین به دیوارشه / خراباتی خوندن هنوز کارشه / یه عالم ترانه تو سینه­ ش داره / قدم هاشو تو لاله زار می­شماره / دلش از تئاترای بسته پره / چشاش از نگاهای خسته پره / هنوز فکر چهارشنبه­ ی بردنه / یه عمره که باختاشو رج می­زنه / سرکوچه ملی یه مرده یه مرد / که سی سال پیش ساعتش یخ زده / نمی­دونه دنیا چه رنگی شده / نمی­دونه کی رفته کی اومده / سرکوچه ملی یه مرده یه مرد / تو یه پالتوی کهنه­ ی عهد بوق / داره عابرارو نگاه می­کنه / که رد می­شن از کوچه های شلوغ

از آلبوم ساعت بیست و پنج / رضا یزدانی / ترانه از یغما گلرویی / تنظیم از فرزین قره گوزلو

این ترانه بسیار به زندگی پدرم شبیه است. یکبار دیگر پیش تر ها از او و رنج هایش نوشته بودم. این ترانه ی مردی ست که از هم دوریم و با هم دوریم. مردی که ...

۲۵ نظر:

الحاد نامه گفت...

نوشته ای که قبلا درباره پدرتون نوشته بودین نخونده بودم واقعا متاثر شدم.

atekeh گفت...

متاسفم:))

نجیبه محبی گفت...

سلام

واقعا" بهمن خونینی بود ؛ انقلابها بهمن عظیمی اند که قابل کنترل نیستند ، و نتیجه هم حوادثی تلخ که ...

کاش حاکمان بذر انقلاب نکارند که مردم انقلاب درو کنند .

هیوا گفت...

سلام.
و شاید همه‏ی افتخار آن بهمنی‏ها همین پروژه‏ی ویران سازی آنها بوده و هست.
متاثر کننده بود!

بيد مجنون گفت...

به لينكي كه در پايين صفحه قرار داده بوديد رفتم و خواندم
هماهنگي غريبي با شعر بالا دارد

...
متاسفم
گاه جاده به بن بست مي رسد

درخت ابدی گفت...

سلام.
یکی داستانی پرآب چشم...

نیکادل گفت...

شما خیلی قوی هستید که می تونید راجع بهش صحبت کنید، مطلب قبلی تونم خوندم، خودمم زجر یه پدر مرده داشتن رو با تمام وجود حس کردم ،ولی قبل از روزمرگی پدر، نشاطش و امیدشم دیده بودم و بعد غروب یکباره اش رو جایی که ... وقتی که ...توی این مملکت یه مرد می شکنه و ... دیگه خودت باقی ماجرا رو می دونی . بعد هم که پشت دو برف پشت دوبار اومدن چلچله ها جاموند و ... مرگ مکرر پدر هم قصه ای شد.
رضا یزدانی عالیه. این آهنگش رو معمولا 3بار پشت هم گوش میدم.
آغاسی چرا؟ برجکم رو زدی:(

نیکادل گفت...

شما خیلی قوی هستید که می تونید راجع بهش صحبت کنید، مطلب قبلی تونم خوندم، خودمم زجر یه پدر مرده داشتن رو با تمام وجود حس کردم ،ولی قبل از روزمرگی پدر، نشاطش و امیدشم دیده بودم و بعد غروب یکباره اش رو جایی که ... وقتی که ...توی این مملکت یه مرد می شکنه و ... دیگه خودت باقی ماجرا رو می دونی . بعد هم که پشت دو برف پشت دوبار اومدن چلچله ها جاموند و ... مرگ مکرر پدر هم قصه ای شد.
رضا یزدانی عالیه. این آهنگش رو معمولا 3بار پشت هم گوش میدم.
آغاسی چرا؟ برجکم رو زدی:(

ناميرا گفت...

اتفاقا امروز داشتم يه مطلبي درباره انقلابها و خشونت هاي فراوان شون مي خوندم.اينكه يكي از اركان اصلي تعريف انقلاب،خشونت و مصادره اموال و اعدام و صد امر غير انساني ديگه باشه،بيشتر آدم رو به اين نتيجه ميرسونه كه هيچ فايده اي در زير روكردن يه مملكت وجود نداره.
واقعا نوشته ات غم انگيز بود.حداقل مي تونم برات آرزو كنم ديگه از اين غم ها نداشته باشي...

Alireza گفت...

از بالا شروع می کنم: عکس خوبی بود از یزدانی / خوشحالم که از اینکه از آلبوم خوشت آمد / پدر / گاهی فکر می کنم سنگ دلم / گاهی فکر می کنم / انتخاب من نبوده است / گاهی فکر می کنم رنج بسیار می کشد / گاهی فکر می کنم که رنج سهم هر انسانی رنج های خودش را دارد / و خیلی چیزهای مثل این / وقتی به واژه ی پدر فکر می کنم /.

آی سودا گفت...

یک خاطره تموم ناشدنی

دنیز گفت...

این ترانه ی قصه ی زندگی خیلی از ماها هستش که منجمد شدیم در سالهای قبل و...

ميله بدون پرچم گفت...

سلام
بهمن خونينش هيچ ولي هر چي بود جاويدان شد چون مردان مرده زياد تر شدند و نوايشان از گوشه و كنار قابل شنيدن

نوایش گفت...

نظری ندارم
این اواخر یه ضرب دو تا آلبوم سهیل نفیسی رو گوش می دادم

اما به زودی برای مدتی نامعلوم می خوام موسیقی اقوام ایران( لر ترک کرد ...) رو گوش کنم

روشنك گفت...

باباهاي ماها يه جورايي همه شبيه به همن .. و ماها همه يه جورايي همه شبيه به هميم .. به همون اندازه يه جورايي با هم متفاوتيم ..كاشكي تفاوتهامون قشنگتر از شباهتهامون باشه ..

اين ترانه رو دوست دارم .. : ) ..

جواد خراسانی گفت...

سلام، با یاد همه آنهایی که در راه عقیده شان جان دادند؛ گاهی سرقت مال و مرام جانکاه تر از غارت جان می شود.

فرزانه گفت...

تلخ است... خیلی تلخ
نقش زندگیی بر دیوار جان

م.ایلنان گفت...

تلخ بود. ای کاش کمی بیشتر می نوشتی. منظورم از ماجرایی است که بر پدر رفته بوده. گو این که تاحد زیادی قابل درک بود اما جزییات هم برای خودش عالمی است و کنجکاوی با کلیات از بین نمی رود داداش.
با احترام

دمادم گفت...

بسیار زیبا بود. حیف که من این ترانه را نشنیده ام اما شعر واقعا حال و هوایی را که میخواست منتقل می کرد.
نگاه پیرانه سری به پدر دارید. معمولا پدرها هم خود را این طور می بینند. و درست همین وقت است که پیری را باور می کنند.

farzad گفت...

سلام. آلبوم ساعت 25 شب را بسیار پسندیدم. به گمانم آلبومی است تقدیمی به همه حاشیه نشین های این جامعه دوستدار غیریت سازی. آهنگ پیکان نیز در همین وادیها است.
برای پدرت متاسف بودن البته شاید ناخودآگاه باشد اما من با شنیدن این آهنگ حس تاسف باری نداشتم بلکه بیشتر به تصاویر مردی با چهره ای تکیده و با چشمانی پرفروغ رسیدم.

سیدعباس سیدمحمدی گفت...

سلام علیکم.
یه بار یه جا بودیم. برادرم با یه نفر جر و بحثش شد. تا بجنبیم، اون طرف حمله کرد به برادر من. من غافلگیر شدم. ولی پدرم رفت جلو، و قشنگ نشونه گیری می کرد، و با زاویه ی دقیق و ضربه ی محکم از جهات مختلف اون طرف را با مُشت می زد. من هم مسحور مُشت زدن پدرم شده بودم و نگاه می کردم. بعداً از من پرسیدند چرا تو دعوا نکردی؟ گفتم والّا آقا این قدر قشنگ و با دقت و حوصله مشت می زد به اون طرف، که دیگه دیدم نیازی نیست من وارد عمل بشم!

این بود عرایض بنده، در میان بزرگان اهل هنر و اهل فلسفه!

امیدوارم این آقاهه که میاد میگه سیدعباس سیدمحمدی چرا کامنتهایش طولانی است، این دفعه از ترس بابام هم که شده، گیر نده به من!

علیرضا گفت...

جواب کامنت وارده بر پست آخرم را دادم. مطالعه بفرمایید؛ بلکه بر درجه ی دکترایتان افزوده شود.ـ
;)

مرمر گفت...

محمد رضا همین الان همین الانه الان این اهنگ رو تو فیس بوک شنیدم و حظ بردم وقتی اومدم دیدم تو هم نوشتی...
رضا یزدانی را با تمام اهنگهاش(و البته یغما را) دوست میداریم زیاد
در مورد مطلبی که در باره پدرت نوشتی... فقط میشه گفت درک میکنم. و این فقط پدر تو نیست خیلی ها هیچ تر و مرده تر شدن.
در ضمن با بلاگ اسپات هیچ رقم حال نکردم.. به زودی نقل مکان میکنم. امکاناتی که داره به درد من نمیخوره.

محسن صالحی گفت...

ترانه قشنگ و تاسف آوریست... در مورد پدرتان متاسفم.

ناشناس گفت...

آقای گلرویی عزیز شما که فقط اسمتون به عنوان ترانه سرا ذکر

نشده اینجور بلوا به پا کردین!

پس چرا تو این انتقاد تند و تیزتون حتی یه کلمه نگفتین که رضا یزدانی

این دوتا شعر وآهنگ(کوچه ملی و پیکان) رو چه جوری بدست آورده؟

این دو تا Track مال خواننده جدیدی به اسم مصطفی رحیمی است که

از دوستان صمیمی منه و هنوز آلبومش به بازار نیومده _ رضا یزدانی با

مصطفی رحیمی قرار میذاره که این دو تا Track رو با مصطفی در

آلبوم مصطفی رحیمی بخوانند ودر عوض رضا یزدانی هم از این دوتا Track

در آلبوم خودش استفاده کنه اما آقا رضا قبل از آماده شدن آلبوم

مصطفی این آهنگ هارو میده به بازار.

حالا مصطفی مونه و آهنگای لو رفته!

ضمنا تمام هزینه هاش رو هم مصطفی به تنهایی داده.

من الجمله پول ترانه های همین آقا یغما رو که حالا حتی اسمی از مصطفی نمیاره!

وفقط به خاطر ذکرنشدن اسم ممنوعش رو جلد CD به عنوان ترانه سرا

این جور جاروجنجال راه انداخته!

آلبوم مصطفی رحیمی رو بخرین صداش عالیه!

رضا یزدانی هم شد خواننده؟ با اون صدای انکر الاصواتش!

دلش خوشه که داره Rock میخوونه! فکر کنم تا حالا Rock نشنیده!