
- رنج می کشیم و گاهی برای فرار از رنج کشیدن، «دیگری» را آزار می دهیم. چرخه ی تکراری و نامنصفانه ای ست.
- گناهی غیر از آزار «دیگری» وجود ندارد، طاعت از دست نیامده گنهی دیگر می کنیم. یا باز هم رنج می کشیم.
- آدمیان ناگزیر از ارتباط با «دیگری» هستند و اخلاق ضمن رابطه با «دیگری» معنا و مفهوم می یابد.
- خویش را بخواهیم و «دیگری» را هم نیز. اگر به یک دوراهی بربخوریم آنگاهست که لحظه ی تصمیم، لحظه ی جنون است.
اوایل همین هفته به بابلسر رفته بودم. سه دوست را دیدم. علیرضای اول با وبلاگ جدیدش، علیرضای دوم لیبرال غمگین و البته جسور و ایوالیوشای ورژن تحت خدمت. این پست هم تقدیم می شود به جناب ایوالیوشا و بحثی که به علت کمبود وقت موکول شد به فرداها. بحث دوستی و «دیگری»