۱۳۸۹ شهریور ۱۲, جمعه

حق ِآزادی


دو روز است که در مملکت چیزی به اسم اینترنت (البته اگر رویمان بشود اسمش را بگوییم) نداریم. به هر حال از این حاکمان چیزی بیش از این هم انتظار نمی رود. این اندک اینترنت؟ را هم مرحمت کرده اند...
اما نکته ی جالب اینجا رفتار برخی و شاید بگویم خیلی از دوستان وبلاگی ست. تقریبا هر بار که به وبلاگها سر می زنم شاهدم که دوست جدیدی هم به گروه کنترل کنندگان ِکامنت یا همان تاییدیه گذاران نظرات وبلاگ افزوده شده.
من اصلا از این موضوع سر در نمی آورم که چه بهانه ای باعث این کار می شود. یعنی هیچکدام از دلایلی که دوستان ذکر می کنند را ذره ای قانع کننده نیافتم. البته به جز استثنائاتی اندک که از نزدیک شاهد برخی وقایع ناگوار بودم. اما به جز آن موارد معدود هنوز متوجه نشدم چرا دوستان این عمل را همواره تکرار می کنند؟
مسدودسازی وبلاگها هم نوعی کنترل است، اما در مقایسه با تاییدیه گذاشتن برای نظرات، اقدامی آزاد اندیشانه تر است. چرا؟ زیرا همین که اول اجازه می دهند موضوعی منتشر شود و بعد جلویش را می گیرند به مراتب موجه تر از این است که من و شما جایی کامنت یا همان نظر بگذاریم و منتظر بمانیم ببینیم صاحب وبلاگ خوشش می آید یا دلش می خواهد آن را منتشر کند یا نه؟ حتی در این موارد با وجود تاییدیه ای شدن نظرات ممکن است خواسته یا ناخواسته برخی نظرات دچار حوادثی شوند؛ مجروح شده یا مفقود شده یا حتی به قتل برسند و یا شاهد سوء تفاهماتی باشیم. همین که خواننده ی وبلاگ به ناگاه نظر خود را ناپدید شده می بیند...
حقیر توصیه ام به دوستان این است که یا همان قدری که برای نظرات تاییدیه می گذارند، ادعای آزاداندیشی و دموکراسی خواهی کنند یا به قدر ادعایشان سطح عمل خود را تنظیم کنند. دلایلی مانند وجود افراد بیکاری که مدام توهین می کنند، اصلا توجیه پذیر نیست. بنده هم با این موارد روبرو بوده ام. مشکلی نیست خودشان بساطشان را جمع می کنند. آزادی رعایت حق آزادی دیگران هم هست. بخش نظرات را ملک شخصی خوانندگان و متعلق به آنها بدانیم نه جزیی از حریم خصوصی خود.
امیدوارم دوستان اگر بنده را قانع نکرده اند، لااقل کمی به شکل و محتوا و مبنای عمل خودشان بیندیشند تا شاید آزادی را بهتر و شایسته تر تمرین کنیم.

۳۷ نظر:

مرمر گفت...

متاسفم بابت این که اینترنت تو اون مملکت انقدر سخت به دست میاد و من اینجامفتی استفاده میکنم.
یاد اون روزها میفتم غصه ام میگیره
و اما در مورد تاییدی کردن نظرات باهات توتالی موافقم.
راستی همایون هم سلام رسوند. گفت ادم جالبی هستی!! خبر نداره که........

محمدرضا برام کتاب ایمیل کن. الان نمیتنم بخونم اما خب بعدا میخونم. یا اینکه یه اسیت خوب معرفی کن.

راستی هاوکینگتونم که امروز بالکل منکر همه چی شد!!!

دمادم گفت...

من هم پیشترها وقتی که با جمله ی " منتظر بمانید تا نظر شما بعد از تایید مدید وبلاگ منترشود" همین احساس را داشتم. اینکه در جایی زندگی می کنیم و به اخلاقی گرفتار شده ایم که ترس از توهین و ترس از بی اعتمادی به نظر دیگری که شبیه ما نباشد باعث می شود در خانه مان را به روی دیگری ببندیم. اما حالا این هم مثل تمام چیزهای دیگر عادی شده.روزی دوستی می گفت که من وقتی در وبلاگی چنین جمله ای را می بینم از خیر خواندن دوباره ی وبلاگش و کامنت گذاری می گذرم. فکر کردم من هم زمانی همینطور بودم!

دمادم گفت...

شرمنده لطف کنید و کامنتم را که اشکال تایپی دارد ویرایش کنید:
جمله ی " منتظر بمانید تا نظر شما پس از تایید مدیر وبلاگ منتشر شود."

ناشناس گفت...

اینکه همش این فکر تو ذهنت باشه که نظراتی که داری میخونی از فیلتر نویسنده وبلاگ عبور کرده ، همیشه آزار دهنده اند .

مهرگان گفت...

سلام
وقتی یه مطلب رو در بلاگفا میخواهیم پست کنیم باید به این موضوع خیلی دقت کنیم چون اولین گزینه تو بخش نظرها تائیدیه ای شدن آنهاست و گزینه ی بعد نظر خواهی برای این پست فعال باشد. خود من بعضی وقتها که با عجله وبلاگ را به روز میکنم فراموش میکنم که حالت پیش فرض تائیدیه را تغییر دهم.
این اتفاق مفقود شدن نظر در وبلاگ من برای اولین بار هفته پیش اتفاق افتاد! امیدوارم دوستمان باور کرده باشد که نظرش را حذف نکرده ام.:(
علاوه بر این کلا از یک هفته پیش بلاگفا تعداد نظرات در صفحه اصلی را هم درست نشان نمیدهد!

مهرگان گفت...

انتظار داشتم بعد از سه سال واندی متوجه شده باشید که هیچ دفاعی در برابر بی عداتی های اسلام چه آنها که بدعت وار به نام اسلام اعمال میشود و چه آنهایی که جزء ذات اسلام است نداشته ،ندارم و نخواهم داشت و به شدت مخالف و ناقدآن هستم.

ناشناس گفت...

سلام،
تو وجود هر کدوم از ما یه محرمعلی خانی حضور داره که اگه کنترلش نکنی حتما" فعال میشه.
بلاگفا مدتیه حالت دیفالت کامنت ها را همراه تاییدیه کرده، که حال منو بد می کنه.

آی سودا گفت...

در مرود مشکلات اینترنتی که دیگه عادی شده. از وقتی فیلتر شکن و اینترنت پرسرعت دارم زیاد واسه اسن قضیه دچار مشکل نشدم.
در مورد نظرات بعد تایید، خوب شاید یه وقتایی لازم باشه. البته من الان مدتیه تاییدیه را برداشتم. یه وقتی یکی می خواد خصوصی بنویسه یا که نظرش خصوصی بوده بعد یادش میره این تیک را بزنه. در مورد بلاگ اسکای هم که هنوز بعضی ها نمی دونن کجا میشه خصوصی گذاشت.
یه وقتی هم بابت خود کامنته که بهتره تایید نشه. البته می دونم ین یه جور گرفتن ازادیه. اما حق بدین که بعضی ها از این ازادی خیلی سو استفاده می کنند و تنها برای انتشار حرفهاشون به هر حیله ای متوسل می شن.

مجتبی گفت...

:) به شدت بااین حرفت موافقم هر وقت هم خواستم درست کنم یا حوصله شو نداشتم یا اینکه تو تنظیماتش درست و حسابی نگشتم اما از قصد نبودهة حداقل تو که منو از اون وبلاگ قبلی خوب میشناسی :) هر کس هر چیز میخواست یمگفت حتی وارد حریم کامنت او نمیشدم که در کامنت پاسخش را بگویم و کامنتی مجزا میگذاشتم، میدانم حرفت کلی بود اما خب منم مصداق این نقد شدم و ممنون :)

فرزانه گفت...

سلام
تو اين مملكت شبحي از اينتر نت هست نه خود اينترنت. اون شبح هم در مناسبت هايي به امر حاكمان مي گذارد و مي رود .
با اين همه فكر نمي كنم هيچ جاي دنيا طيف وبلاگ نويسي به اين وسعت داشته باشيم اينجا از بچه تازه بدنيا( كه مامان و باباش مي نويسند) گرفته تا فلان استاد نظريه پرداز وبلاگ نويس اند.
جالب است كه دلايل و توجيه هاي متفاوتي براي مخفي كردن كامنتها دارند اما همان طور كه گفته ايد بهتر است حد اقل ادعاي آزاد انديشي به اندازه عملشان داشته باشند يا به عكس .

امید گفت...

سوال اینست که :

آیا کامنت های تبلیغاتی را می توان حذف کرد ؟

آیا کامنت های نامرتبط را می توان حذف کرد ؟

آیا کامنت های فحاشی را می توان حذف کرد ؟

مطایبه : آیا کامنت های روح انگیزی را می توان حذف کرد ؟

نفیسه گفت...

اینترنت این مملکت که واقعاً باید براش متاسف شد. چیزی در این کشور نیست که از دسترسی و آسیب دورتان در امان مانده باشد.
اما در مورد تایید نظرات: من از کسانی هستم که نظراتم تاییدی هست دلایل زیادی برای این کار وجود داره، اولش اینکه خیلی از دوستان برای من کامنت خصوصی میذارن مثل شماره تلفن یا حالا چیزهای خاصی که خوب دلشون نمی خواد دیگران سر درآرن ویادشون میره تیک بزنن یا اینکه تازه واردن. دوم هم یه انسانهایی هستند که یک سری کامنت میذارن و خوب غیر قابل تایید شدن و نمایش دادن.
در ضمن من ادعای آزادی و دموکراسی هم میشم ولی تاییدی بودن کامنتهایم را منافاتی با این آزادی نمی دانم.

در ضمن کامنتت احتمالاً شهید شده چون من چیز دریافت نکردم.

شاپرکی در جوهردان گفت...

درود[گل]
فکر کنم منظور شما من هم بودم
پس اول عذر خواهی می کنم که نا خواسته بهتون توهین کردم[گل]
من هم قبلا نظراتم تائیدیه نداشت اما یه روز یه آدم بی شخصیت اومد و کلی چرت و پرت نوشت
و اون موقع بود که تمام کسانی که بهم سر می زدند پیشنهاد دادن که برای جلوگیری از این گونه اتفاقات این کار را انجام بدم منم پذیرفتم.
و الآن هم همه ی کامنت ها را تائید می کنم حتی اگه خوشم نیاد ازش برای نشکستن دل نظر گذارنده این کارو می کنم
اما هر موقع کسی از تبلیغات به عنوان نظر برای وبلاگم استفاده می کنه خوشحال می شم که حتی یه ثانیه هم تبلیغات به درد نخورشان در این قسمت نمایش داده نشده.

اويس گفت...

لايك :)

نجیبه محبی گفت...

سلام

من نظرم اینه که تعریف صحیح آزادی را از یاد برده اید دوستان ، آزادی یعنی محدود نکردن دیگری ، این دیگری خود شخص هم می تواند باشد ضمن اینکه وبلاگ حوزه خصوصی آدم است نه حوزه عمومی .
به این ترتیب حتی اگر کامنتهای یک نفر بعد از تایید باشد دلیلی بر عدم آزاد اندیشی نیست .
متاسفانه ما جماعت ایرانی جستجوی آزادی نداشته در حوزه عمومی مملکت خویش را در حوزه خصوصی می کنیم و این راه به کوره راهی ختم می شود که ناتوانی در درک حوزه عمومی و خصوصی است .
توقع آزادی بیان و آزادی نشر و غیره حتی در کشورهایی نظیر فرانسه و آمریکا در مورد حوزه عمومی وضع شده دلیل هم روشن است در آن فضا گفتگوها به نحوی است که اطلاع مردم از آن موضوعات بایدی است و نه نظر دهی ، پیش فرض جامعه متمدن امروز آگاهی است و نه نظر دهی در هر بابی ، نظرگاه جایش یکی مجلس است یکی انتخاب نماینده ، البته منظور حرف من نه سیستم انتخابات در ایران است و نه پارلمان ایران که هیچ شباهتی به پارلمان ندارد .

ميله بدون پرچم گفت...

اينترنت كه هيچ!
اما تا حالا از اون زاويه به تاييدي بودن نگاه نكردم!

اوکالیپتوس گفت...

شدیداً موافقم.
یعنی خیلی!

شاهین گفت...

با سلام.

ما ایرانیها عادت داریم جایهدیگران تصمیم بگیریم.

عاتکه گفت...

یه فرق دیگه هم که بلاگر و بلاگفا داشتن این بود که بلاگفا میتونستی رسما حرف طرف رو زیاد و کم کنی و بلاگر این امکان رو نداره.

سیدعباس سیدمحمدی گفت...

سلام علیکم.


معمولاً کنترلر همراه می شود با پاراف و گاهی همراه می شود با این که نویسنده ی وبلاگ (یا اصطلاحاً: «مدیر وبلاگ») گرایش پیدا می کند تمام گفت و گوها در کامنت وبلاگ او (وبلاگ او، که مزیّن به کنترلر شده است) باشد. چیزی مانند «جلسه ی پرسش و پاسخ».

این اخلاق و گرایش در بین افرادی مانند سیدمحمدعلی ابطحی و سیسبستان (سیبستان جزء آن گروهی است که علاوه بر مرامهای یادشده، این مرام را هم دارد که دوست دارد خود را با اسم ساختگی ی «سیبستان» ترویج کند) هست. من تردید دارم اصولاً افرادی مانند سیدمحمدعلی ابطحی و عباس عبدی را که وبسایت با کارکرد وبلاگ دارند، بتوان وبلاگ نویس قلمداد کرد.



و به تعبیر سیدعباس سیدمحمدی:
کنترلر کریه و کثیف و استبدادی

عباس گفت...

در مورد اینترنت و سرعت کذایی اش گفتی و دیگر بیش از این جز آزار همه ی ما چیزی نیست، پس نمیگم.
در مورد تایید کامنت. اگر یادت باشه من تا همین چند وقت پیش کامنتهام تاییدی نبود و تا حدودی مثل امروز تو فکر می کردم. اما از روزیکه پای بیماری به وبلاگم باز شد که روی سخنش نه من که آبروی دوست نازنینی بود که این بیمار وبلاگ من رو جایی برای عقده گشایی های خودش یافته بود، درنگ نکردم در تاییدی کردن کامنتها. چرا که اینجا من موضوع نبودم، حتی آبرو و شخصیت من هم نبود، که اگر بود یقین بدان اجازه میدادم بدون دغدغه طرف بیمار به ترتکنازی و عقده گشایی خودش ادامه بده در کامنتدونی من. اینجا موضوع شخص دیگری بود و من اجازه نداشتم تا ناخواسته فضایی فراهم کنم که باعث هتک حرمت شخصی بشه که امکان دفاع از خودش هم نداره.
پس در چنین مواقعی تاییدی کردن کامنتها به اعتقاد من نه تنها منافاتی با آزادی بیان ندارد که عین رعایت حقوق بشر و احترام به انسان است.
فقط انتظار دارم که اگر حکم میدهیم با مشاهده و آگاهی و دقت نظر در همه ی جوانب باشه.
ممنون که امکان توضیح برای مساله ای فراهم کردی که مدتهاست دوست داشتم توضیح بدم. خصوصا که میدونم خوانندگان و دوستان مشترک زیاد داریم.

درخت ابدی گفت...

سلام.
"عنترنت" رو که خودت گفتی. من بدبخت از جمعه شب به وبلاگم هم دسترسی ندارم. ظاهرا پرشین بلاگ داره خودشو سرویس می کنه!
اما در مورد تاییدی کردن کامنت ها که منم شاملش می شم، تنها دلیلش حذف کامنت های تبلیغاتی، بی ربط یا تکراری بود و هست (قبول کن که دیدن همچین مواردی تو ذوق کسی که می خواد نظر بده می زنه). وقتی این قضیه مدتی طولانی ادامه پیدا کنه، تبدیل به عادت می شه.
با این حال، به نظرم، فیل.تر شدن وبلاگ ها با تاییدی شدن نظرها قابل مقایسه نیست:)

حامد گفت...

کامنت چهارم را که گفته بود : " اینکه همش این فکر تو ذهنت باشه که نظراتی که داری میخونی از فیلتر نویسنده وبلاگ عبور کرده ، همیشه آزار دهنده اند . "
من گذاشته بودم که بنا به دلایل فنی ناشناس موندم :دی

درباره هاوکینگ ،واقعا ً نظری ندارم ، شما موافقی یا مخالف ؟

جواد خراسانی گفت...

سلام، ایضا" مثل حامد، به دلیل مشکلات فنی، ناشناس ذیل دو مهرگان از طرف جواد خراسانی کامنت گذاشته بود.

ققنوس خيس گفت...

سلام
البته كه من شديدا ادعاي آزاد انديشي ام مي شود و كامنتهام نيز تائيديه ...
كمترين ربطي بين اين دو نمي بينم ! (اگه من به فرض تو وبلاگم حرفي از شماي نوعي بزنم و بعد بهت اجازه ندم كه جواب رو همونجا بدي قضيه فرق مي كنه)
به هزار و يك دليل !
البته دليل اصلي من واسه تائيد گذاشتن تو كامنتها ، كامنتهاي تبليغاتيه ولي هر كسي هر دليل ديگه اي هم داره برام قابل احترامه ...
به هر حال من فكر مي كنم از پايه داري اشتباه فكر مي كني در اين مورد...
.................
اينها به كنار ... نظرت در مورد كامنتهاي غير اخلاقي چيه ؟
نظرت در مورد كامنتي كه تصادفي فقط مي ياد مي گه : گلم به منم سر بزن !! چيه ؟؟؟
و ...
نظرت هر چيزيه محترم ! ولي به نظر من و آزادي انتخاب من هم احترام بگذار لطفا !!

ناميرا گفت...

اينترنت درست حسابي يكي از آرزوهاي دور ما شده...
آزادي و حق آن براي همه وجود داره ولي تا موقعي كه به كسي توهين نشه و حق كسي پايمال نشه.اولين دليل منم براي تاييد گذاشتن،آدمهاي بيكاري بودن كه هنر ديگه اي جز چرت و پرت نوشتن تو كامنتها نداشتن.مي شه تحملشون كرد ولي بعد يه مدت احساس بدي به خود نويسنده و خواننده هاش منتقل مي كنه.مثلا همون موقع اي كه چندتا بسيجي مخلص تو وبلاگت چرند محض مي نوشتن،براي من ِ خواننده عذاب آور بود كه بيام و ببينم باز اينا اينجا هستن.دليل ديگه هم كامنتهاي تبليغاتي و آمار وبلاگ و اين چيزاست.

سیدعباس سیدمحمدی گفت...

سلام علیکم.

گفته اند:



«اما از روزیکه پای بیماری به وبلاگم باز شد که روی سخنش نه من که آبروی دوست نازنینی بود که این بیمار وبلاگ من رو جایی برای عقده گشایی های خودش یافته بود، درنگ نکردم در تاییدی کردن کامنتها.»


شبیه به این حرف را، دیگر کنترلردارها هم می گویند. اما:

راهش کنترلر گذاشتن نیست. کامنتی را که باعث «آبروریزی ی شخص ثالث می شود»، بعد از انتشار ِ بدون کنترلر، حذف کند. نه که تمام ملت در صف باشند برای این که کامنتشان ابتدا رؤیت و سپس منتشر شود، چرا، چون یک نفر قرار است کامنتی/کامنتهایی بگذارد و در آن آبروی شخص ثالث را ببرد.



من مدتی قبل از تعدادی از دوستانم می شنیدم کنترلر می گذارند تا به ائمه کسی توهین نکند. نمی دانم مگر ما وکیل ائمه هستیم؟ چنان بود که نیمه شب کنترلر می گذاشت و صبح برمی داشت و می گفت «ممکن است از نیمه شب تا صبح کسی به ائمه توهین کند».

یک علامه ی عظیم الشأن هم بود که کنترلر داشت و دلیلش این بود که «وبلاگ من حمام عمومی نیست که هر کس بیاید نظر بدهد». آن علامه ی عظیم الشأن، فرموده بود:


«بار دیگر فهمیدم عظمت وجودی خودم به مراتب بیشتر از آنچه می دانم و می خوانم است. اکنون دیگر کتاب ها بر من احاطه ندارند و امواج سطور و اوراق، لاشه فکرم را به این سو و آن سو پرتاب نمی کنند بلکه این منم که بر این دریا حکم می رانم و مرواریدهایش را اصطیاد می کنم.»

... گفت...

امیدوارم دوستان اگر بنده را قانع نکرده اند، لااقل کمی به شکل و محتوا و مبنای عمل خودشان بیندیشند تا شاید آزادی را بهتر و شایسته تر تمرین کنیم.

دقیقاً.
خیلی از اوقات متوجه چیزی که از خودمون به محیط اطراف و دنیا ساطع می کنیم نیستیم.
حرف آزادی می زنیم ولی کامنت باکس رو می بندیم که خواننده به من توهین میکنه.
این یعنی چی؟
یعنی دیگران حق ندارن فحش بدن.
آره توهین حرکت قشنگی نیست.
از نظر اخلاقی بده.
ولی وقتی در وبلاگت می نویسی "نظر بده" اونوقت حتی توهین هم یک نظره.
ا

برزین گفت...

سلام
هیملر، رئیس پلیس رایش سوم به افسران اس اس می‌گفت که در صورت لزوم، برای اجرای دستورها باید " به گونه‌ای فرا انسانی ناانسان بشوند". از نگاه او دیگران از مسئولیت فردی برکنار بودند. تنها یک مسئولیت داشتند و آن هم مسئولیت در برابر رهبر بود. هیتلر خطاب به پیروانش می گفت " هرچه که هستید از طریق من هستید و من هرچه هستم، تنها از طریق شماست".
مشکلات اینترنت و به طریق اولی عدم دسترسی به دنیای آزاد اطلاعات خصلت و خاصیت نظامهای توتالیتر است . این چند روز اگر اینترنت دچار مشکل نمی شد باید تعجب می کردیم .
در مورد تلقی شما از آزادی و برخوردی که وبلاگ نویسان با نظرات مخاطبین دارند با شما همنظرم

شاپرکی در جوهردان گفت...

بخاطر شما برش داشتم ...

ارغوان گفت...

من به شخصه آرزو مي كنم كه تمام وبلاگها نظراتشان تاييدي باشد. براي من به شخصه زياد پيش آمده كه تلفن يا مطلب خصوصي اي در سايتي گذاشته ام و يادم رفته تيك خصوصي را بزنم و به خاطر تاييدي بودن نظرات مصون مانده ام و عكس اين قضيه هم در وبلاگ من زياد پيش آمده. بجز اين مسائل ديگري هم هست كه يكي از آنها مزاحمتهاي اينترنتي است و باز هم مسائل ديگري هست...
فكر مي كنم يكي از مصداقهاي احترام به آزادي پذيرش حق انتخاب ديگران بدون تخطئه و تخريب است، البته اگر اشتباه نكنم...
در ضمن براي اين كه بعد از مردنم نظرات ديگران خداي نكرده بدون تاييد نماند هم چاره اي انديشيده ام...!!!

ivalyosha گفت...

سلام علیکم
انصافا هر دو آدمای نازنینی بودند ولی من اگه به اندازه ی یه جو ثبات مشرب داشتم ترجیح می دادم کانتی باشم، البته نه از اون لحاظ!
راستی با مبانی لیبرالی به نظر شما کدوم قابل دفاع تره؟
اینکه بخش کامنت ها ملک طلق صاحاب وبلاگ باشه، ولو اینکه حق دسترسی شو تفویض کنه به همه.
یا اینکه وقت گذاشتن برای خوندن مطالب دیگران حق اظهار نظر ایجاد می کنه برای خوانندگان؟ خصوصا اگه در نظر بگیریم مطالب وبلاگ ها عموما جهت گیری هایی نسبت به دیگران در بر داره.(البته فعلا بحث توهین اصلا مطرح نیست)

سیدعباس سیدمحمدی گفت...

سلام علیکم.

به افلاطون و ارسطو (تدوین کننده ی منطق صوری) و آنسلم و کانت و آکوئیناس و ارسطو و طباطبائی و ملاصدرا و بوعلی بگوئید که

برهانهاشان درباره ی اثبات واجب الوجود عالم قادر بسیط ... «برهان نیست بلکه حکمی ست که از هیچ منطقی و هیچ استدلالی پیروی نمی کند»

و به آنها و به من بگوئید بیانات خداناباوران درباره ی وجود نداشتن خدا، برهان است و منطق است و استدلال است.

حتا جان لاک.
John Hick, "Ontological argument for the existence of GOD", The Encyclopedia of Philosophy, edited by Paul Edwards, 8 vols., vol. 5, p. 538-542

ترجمه ی فارسی اش در:


خدا در فلسفه،
ترجمه ی بهاء الدین خرمشاهی،
تهران،
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی،
1388؛
ص 62:


«لاک
لاک این برهان را [سیدمحمدی: برهان امکان و وجوب] چنین تدوین و تنسیق کرد: «اگر .... ما بدانیم که موجودی واقعی وجود دارد، و عدم نمی تواند هیچ موجودی واقعی ایجاد کند، آشکار است که باید چیزی از ازل وجود داشته باشد؛ چرا که چیزی که ازلی نباشد، آغازی دارد، و هرچه که آغازی دارد، باید به توسط موجودی دیگر به وجود آید.» به علاوه، بعضی موجودات، نظیر خود ما «عالم و هشیار» هستند. «و محال است که چیزهائی که به کلی فاقد علم اند ... موجودی عالم پدید آورند ...» جستار در زمینۀ فهم بشر، کتاب چهارم فصل دهم) و به این ترتیب این برهان، وجود خدا را استنتاج می کند.»

نوایش گفت...

مرگ بر Dial up

و

...

هادی طباطبایی گفت...

فضای مجازی هم چندان سالم نیست عزیز.گفتارهای ناپسند بسیاری را در کامنتها می نهند و شاید منزلت آن وبلاگ نویس باعث انجام چنین عملی شده است.نه سانسورهای سیاسی و عقیدتی.هر چند فضای امنیتی بعضا به سانسور سیاسی کامنتها هم کمک می کند و منجر بدان می شود.

محسن صالحی گفت...

شدیدا موافقم. خودم چند وقتی ناخواسته به جمع تاییدکنندگان پیوستم که این رویه را اصلاح خواهم کرد.

دلشاد گفت...

در مورد سرعت اینترنت باید دید کدام یک از امکانات کشور در سطح استاندارد جهانیه تا توانست توقع داشت به جای اینترنت ذغال سوز اینترنت فیبر نور سوز داشته باشیم!!! در مورد انتشار اظهار نظر ها هم باید بگم ۲ نظر متفاوت دارم : همون طور که هر حرفی‌ رو نمی‌شه هر جایی‌ زد ، هر نظری رو هم نمی‌شه هر جایی‌ عنوان کرد . رعایت این مساله امریست که به فرهنگ سازی درک متقابل کمک می‌کنه. این که هر کسی‌ بتونه حرفش رو بزنه کاملا" به جا و منصفانه است ، اما این دلیل نمیشه که هیچ کنترلی هم نباشه. زمانی‌ نیازی به کنترل نخواهد بود که فرهنگ گفتگو بین افراد جامعه مون نهادینه شده باشه . ما نباید انتظار برداشت محصولی رو که هنوز نکاشتیم داشته باشیم. فرهنگ گفتگوی ما الان در سطح ختم شدن کمتر از ۱ ساعت بین خود اندیشمند بینان و کمتر از ۵ دقیقه بین عامهٔ مردم به فحش‌های زیر نافی و حواله‌ای به زندگان و خاندان و آبأ و اجداد و انساب .... است . به نظر این حقیر کنترل لازم است ، اما اشکال کار اینجاست که کنترلچی را چه کسی‌ کنترل کند؟ خود کنترلی !؟ ... نه جانم ، ایرانی‌ باشی‌ و خود کنترل ؟ استثنا وجود دارد ، اما بحث ما جامعه است !!! نظر دومم اینه که : شاید هم همان بهتر که کنترلی در کار نباشد و حقیقت را زشت یا زیبا هر چه هست پذیرفت و خواند و افسوس خور هاش حرص بخورن و بیخیالاش به خود اصلاحی‌ برسن. نباید زیاد پیچیدش کرد ؟ تنها کافیه با حقیقت روبرو شیم و صورت مساله رو حل کنیم ، نه پاک.