۱۳۸۹ تیر ۲۷, یکشنبه

Extreme of Utopia


انسانی که انسان دیگر را به هر دلیل بکشد، به پایان تاریخ نرسیده است. ایدئولوژی ها و اندیشه ها حتی همان لیبرالیسم هم از پایان تاریخ صحبت کرده اند ( فرانسیس فوکویاما ). جایی که دیگر همه چیز به انتهایش می رسد. اما با نگاهی به جهان امروز درمی یابیم آنچه که کم کم به پایانش نزدیک می شویم انسانیت و آنچه که به حد نهایتش نزدیک می شود خوی وحشی گری ست.
اریک هابزبام تاریخ نویس معروف، قرن بیستم را عصر نهایت ها خوانده بود. عصری که با وجود دو جنگ جهانی و جنگ های متعدد منطقه ای، همه ی اصول انسانی را زیرپا گذاشت و به نهایت خونریزی و بی رحمی رسید.
طبق افسانه های باستان، آدمیزادی با قتل شروع شد. هابیل و قابیل تاریخ بشریت را با خونریزی آغاز کردند و اکنون می بینیم در گوشه گوشه ی جهان ادامه ی همان سنت را. اگر پای صحبت اندیشمندان آرمانشهرباور و اسطوره نگر هم بنشینی نهایتا در می یابی که یا از هابیل می گویند یا از قابیل. یعنی آرمانشهرشان، سیطره و چیرگی ِ یکی از دو سمت است. در هیچکدام از این اتوپیاها نشانی از همزیستی اندیشه ها نیست. هم الغالبون.

۳۴ نظر:

آی سودا گفت...

واقعا تاریخ پایانی دارد؟؟

جواد خراسانی گفت...

سلام،در جنگل دنیا همزیستی گرگ و گوسفند غیر واقعی است.
هابیل و قابیل، افسانه های باستان؟؟؟

جواد خراسانی گفت...

رفرنس افسانه ایشان را بفرمائید.

حامد گفت...

همون قضیه قانون جنگل و برتری قویترهاست دیگه

فرزانه گفت...

سلام
کنایه خوبیست برای هم الغالبون !
تاریخ صحنه عوض شدن جای غالب و مغلوب است گویا همیشه نزاعی در کار است اگر همیشه نزاعی بوده و هست پس چرا بگوییم پایان تاریخ ؟
اما انسانیت هر روز هزاران بار می میرد و نمی دانیم آیا ممکن است که از پس یکی از این این مردنها دیگر زنده نشود ؟

نفیسه گفت...

شاید روزی پایانی برای بسیاری از چیزها باشد اما تازمانیکه بشر هست پایانی برای تاریخ نیست.
اما جنگ مفهومی که انسان مدرن هم با همه مراتب اخلاقیات و انسانیت هنوز از آن بهره می جوید.

دمادم گفت...

نگاه پسامدرن، که در هنر این عصر متجلی شده ،ریشخند بزرگ به این نوع نگاه است. نگاهی که به چشم به پایان دارد و جهان را دسته‌بندی مطلق خیر و شر می‌کند.
پست مدرنیته، با یک پای در گذشته می خواهد از زشتی ها زیبایی بیافریند، زیبایی که هرگز سعی نمی کند روی زشتی‌ها را بپوشاند.

Seyyed Abbaas-e Seyyed Mohammadi گفت...

سلام علیکم.
پروفسور سیدحمید مولانا، در مراحل متعدد لجنمال کردن غرب و حکومتها و سیاستها و انتخاباتهای مختلف دنیا (به جز ایران)، در برابر تعبیر «دهکده ی جهانی»، تعبیر «جنگل جهانی» را به کار برده، اما خب، توجه نکرده که اگر واقعاً ملتزم باشد به «جهانی» در تعبیر «جنگل جهانی»، انگاه ایران هم می شود عضوی از جنگل جهانی.

مولانا حتا در نوشته هایی با موضوع «تعطیلات رسمی در آمریکا و در جمهوری ی اسلامی ی ایران»، فرموده تعطیلات در کشور ما بر مبنای توحید و ... است و در آمریکا بر مبنای ... است!

من نظریه ها درباره ی «پایان تاریخ» را جدی نمی گیرم. از کجا می دانند پایان تاریخ چه زمانی است؟ و از کجا می دانند پایان تاریخ خصوصیاتی دارد که آنها پیش بینی می کنند؟ چیزی مثل پریروز و پس فردای تاریخ فردید است این حرفها.

البته، در ادیان، گزارشهای کلی ای هست درباره ی آخرالزمان، اما ظاهراً این گزارشها، شباهتی به نوع دیدگاه رویارویی ی تمدنها یا گفت و گوی تمدنها یا آرمانشهر یا جنگل جهانی ندارد. گزارش اوضاع آخرالزمان از دید ادیان، ظاهراً سه جزء ثابت دارد:

ــ قیامت
ــ قبل از قیامت، قیام ِ مُصلح
ــ قبل از قیام مصلح، اوضاع بد ِ اخلاقی و انسانی و ... در دنیا


اگر بنده ی نوعی طبق متنی که آن را وحیانی و الاهی می دانم، به غالب شدنهایی طبق خواست خدا و مغلوب شدنهایی طبق خواست خدا، در آخرالزمان یا زمانهایی دیگر، باور داشته باشم، و البته ظاهراً واقعیت است که تعقل و تدبر «بنده ی نوعی» در نوسان است بین فردید و سیدمحمدی و عزیزانی که مثلاً احمدی نژاد را مقدمه ی ظهور امام زمان می دانند، ظاهراً باور بنده ی نوعی را نمی شود با پست مدرنیسم یا مدرنیسم یا مباحث علوم انسانی یا علوم اجتماعی رد کرد یا تأیید کرد.

Seyyed Abbaas-e Seyyed Mohammadi گفت...

سلام علیکم.
درباره ی گفت و گوی جناب عالی و جواد خراسانی:

این که آدم و حوا، دو پسر داشتند، و یکی از دو پسر، پسر دیگر را کُشت، این مطلب نص قرآن است. البته در قرآن اشاره به نام پسرها نشده.

پس اگر قرآن افسانه نیست، ماجراهی هابیل و قابیل هم افسانه نیست.

اصولاً اگر زمان آدم و حوا، حدود یک میلیون سال پیش بوده باشد، یعنی اگر گزارشهای علمی درباره ی عمر انسان کنونی درست باشد و اگر نسل انسان کنونی و آدم و حوای قرآنی منطبق بر هم باشد، ما از یک میلیون سال قبل، چه رفرنسی می توانیم داشته باشیم؟

و اصولاً این که در هزار سال قبل یا صد هزار سال قبل یا یک میلیون سال قبل، دو انسان، حالا یا از اولین انسانها بوده اند، یا نه، از اولینها نبوده اند، دو انسان با هم نزاع داشته اند و یکیشان دیگری را کشته، این مطلب دارای استبعاد عقلی است؟

برزین گفت...

سلام
تصور پایان تاریخ بسیار دشوار است . اما مرگ انسانیت به واسطه " نزاع " همیشگی او ریشه در افیون " قدرت " دارد تا زمانی که انسان شیفته و واله این افیون است هم خود را حق مطلق می پندارد هم سعی می کند اندیشه باطل دیگران را از میان بر کند .

فاضل گفت...

سلام

يكي از شعارهاي آرمانگرايانه‌اي كه امت‌حزب‌الله به تأسي از رهبر انقلاب در زمان جنگ سر مي‌داد: شعار «جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم» بود؛ و عجيب كه اين شعار، امروز در يك برنامه‌ي تلويزيوني كه از شبكه‌ يك پخش مي‌شد به صورت ناقص: «جنگ جنگ تا رفع فتنه» گزارش شد. حالا اين نشانه‌ي تواضع نويسنده و تهيه‌كننده برنامه‌ بود يا احساس شرمندگي او، من دقيقا نمي‌دانم. شايد چون نوع نگاه امروز جامعه‌‌ي ايران، شعار حضرت امام خميني (ره) در آن زمان را برنمي‌تابد و آن را دور از واقع‌بيني ارزيابي مي‌كند، آن شعار تقطيع شده است.

به نظر مي‌آيد كه پايان تاريخ مطلوب براي بيشتر آرمانگرايان چه ديني و چه غيرديني از مسير خون و خونريزي مي‌گذرد، بيشتر‌ مبشران آرمان‌شهر‌ها كارشان را با ستاندن زندگي و بخشيدن مرگ آغاز كرده‌اند و در پايان جامعه‌اي تحويل داده‌اند كه بيشترين دارايي آن استبداد، خشونت و قتل و غارت بوده است.

atekeh گفت...

فقط نکته مثبت اینه که این قضیه باعث روند تکاملی اندیشه میشه.اندیشه ای که شایستگی بیشتری دارد باقی میماند وبقیه قربانی میشوند هرچند خیلی عالی باشند.اصلا مهم نیست.تا انسان هست انسانیتی هم هست.کمرنگ یا پرنگ بودنش نسبیست

جواد خراسانی گفت...

سلام
من آنجا نبودم و تحقیقی هم نکرده ام که قاطعانه بگویم بودند. سئوالم این بود که شما با چه مستنداتی این گونه مطمئن می گویید نبودند و افسانه است.

همه افسانه ها ریشه در یک پدیده یا واقعه حقیقی دارند. ممکن است با گذشت زمان طولانی از عمرشان آلوده خیال و توهم شده باشند. ولی حتما"ریشه در حقیقتی دارند.

جواد خراسانی گفت...

محمدرضا: مگر هابیل و قابیل چیزی غیر از افسانه ست؟ واقعا فکر می کنید وجود داشتند؟

جواد خراسانی: شما با توجه به منابع مکتوب بجا مانده دینی که در همه ادیان ابراهیمی (یهود، مسیحیت و اسلام )این داستان را با تم اصلی مشترک آورده اند. یک احتمال را این در نظر بگیرید که این داستان ممکن است واقعی باشد. یهود و مسیحیت را نمی دانم ولی قرآن با صراحت خود را مبری از اساطیر الاولین معرفی می کند.
با عرض معذرت اگراحتمال فوق را درباره این موضوع در نظر بگیرید حتما" چیزهایی غیر افسانه هم ممکن است در این داستان وجود داشته باشد.

Seyyed Abbaas-e Seyyed Mohammadi گفت...

سلام علیکم.
اگر ماوس را روی عکسها بیاوری، عکسها توضیحات دارند:

سروش و حبیبی و شریعتمداری اعضای سابق شورای انقلاب فرهنگی

حسن رحیم پور ازغدی عضو فعلی ی شورای عالی ی انقلاب فرهنگی

ناشناس گفت...

سلام دوست گرامی.
نمیدانم شاید شما هم به نسبیگرایی جناب مسلمان عقل گرا گرفتار شدید، نمیدانم!!!
اگر درست و نادرستی نیست (در سیاست و اجتماع) پس چه جای اعتراض است حال چه به آن و چه به این چون تفاوتی نیست و به دنبال آن استدلالی، همه تصمیم است و تصمیم. تا زمانی که مبنای عامل انسجام مردم فاکتورهای اشتراکی حداقلی نباشد و حکومت از آن مردم و فلان کشور و بهمان کشوری برای اهلیت تمتع انسانها وجود داشته باشد آش همین آش است و کاسه همین کاسه.

M. R گفت...

سلام
ناشناس عزیز بنده یکی از مخالفان سرسخت نسبی گرایی مخصوصا در فلسفه و سیاست هستم.
نمی دانم چطور برداشت کردید که بنده در این پست گفته ام درست و نادرستی وجود ندارد.
شاید هم مافی الضمیر بنده را خوانده اید و یا دستیابی به عالم غیب دارید که اگر اینطور است گویا خط تو خط شده! آنتن را تغییر دهید!
اگر می خواهید لب کلامم را دریابید ریچارد ررتی و یورگن هابرماس بخوانید و باز هم بخوانید!

ناميرا گفت...

شايد سيطره خوبي بر بدي به معني آزادانديشي و زندگي مسالمت آميز در كنار يكديگر باشد.شايد اگر آرمانشهري به معني غايي آن داشته باشيم،بتوانيم مفهوم واقعي دموكراسي را هم در آن تصور كنيم.ولي خب تصور كنيم نه اينكه واقعا ببنيم.شايد چون ما به غايت انسان هستيم و داراي ابعاد مثبت و منفي...

ققنوس خيس گفت...

به اميد پيروزي نهايي
نه در جنگ
كه بر جنگ
....
تا زمانيكه پايان تاريخ را با يك ايدئولوژي خاص (هر چه مي خواهد باشد... ) ببينيم
تا زمانيكه تفاوتها رو قبول نكنيم ...
و ...
حكايت همچنان باقيست

مهرگان گفت...

سلام
تا جهان را و انسان را پاياني نباشد،خوي وحشي گري را پاياني نيست.
تنها انسانيت مدتها پيش پايان يافته است.

سیدعباس سیدمحمدی گفت...

کامنت من در ذیل
http://jafareirani.blogfa.com/post-30.aspx
نوشته ی دوست بنده دکتر محمدجعفر ایرانی
(مقاله با عنوان

اقدام تروريستي زاهدان بدليل شكست چندباره دستگاه امنيتي غرب است)




سلام علیکم.
عملیات انتحاری در ایران و افغانستان و پاکستان و عراق، به دلیل شکست چندباره ی دستگاه امنیتی ی غرب است؟
چه طور دستگیر کردن ریگی دلیلش منحصر بود در توانائی ی اطلاعاتی امنیتی ی جمهوری ی اسلامی ی ایران، ولی عملیات انتحاری (شاید به قول خود انتحارکننده ها: عملیات استشهادی) دلیلش شکست چندباره ی (یکباره هم نه) دستگاه امنیتی غرب است؟

امید گفت...

پایان تاریخ در متداول ترین معنای آن یعنی اینکه انسان هرگز از اندیشه لیبرال دموکراسی عبور نخواهد کرد ! ... البته این جمله آینده نگارانه چیزی در ردیف پیشگویی های نوستر آداموس است . اما من امیدوارم که جهان غرب تلاش نکند که در لیبرال دموکراسی باقی بماند زیرا کافی نیست . در این دو نبرد نهایی به چیزهای بیشتری نیاز است .

درمورد هابیل و قابیل ... چه به دوستان برخورده است ! ... مسئله اینست که با توجه به مطالب مورد استناد دوستان چگونه این اعقاب عاقل و بالغ ما چند میلیون سال دست روی دست گذاشتند و به اختراع ابزار , کشیدن علائم روی دیوار غارها و ایجاد خط و ... نپرداختند ! ... آنها که همان دوران مثل بلبل با هم حرف می زدند , کشاورزی و دامداری می کردند ... ؟

ندا گفت...

سلام
تا آنجا که من دیده ام در ابتدا و قبل از قدرت گرفتن همه از همزیستی واتحاد ونوع دوستی و انسانیت حرف می زنند ولی همین که به قدرت رسیدند بلافاصله آیه های اُقتُلوا و اِجتهدوا نازل می شود .

ناشناس گفت...

سلام مجدد.
دوست گرامی این برداشت بنده چیزی جدا از متن شما نبوده و نیست. جنگ معلول چیست؟ چیزی جدای از منافع بشری؟ آیا ایدئو لوژیها مولود چیزی فرای منافع انسانی هستند (حال چه مادی چه روانی و چه روحی و معنایی)؟
به نظر شما زمانی که انسان ساختار و چیدمان اجتماعی و به دنبال آن منافع افراد را تعدیل کند و به دنبال چینش احسن بهینه پاره تویی در ساختاری کم فاصله باشد، آموزش را ترویج دهد برای واگرایی از ابزارهای تحمیقی، میتواند جنگی وجود داشته باشد؟
دوست عزیز ما ماهیت اصلی جنگ را درک نکرده ایم، سان تزو در کتاب Art Of War جنگ و استراتژی را خلاف آن چه ما میپنداریم توصیف میکند.
احساس من این است که شما نسبت به غیب بینی بسیار حساس هستید، که علت چیست نمیدان؟
آن هنگام جنگی نخواهد بود که همه راضی باشند، تا زمانی که تفکرات ما جانب دارانه، افراطی و مطلق باشد امید به انقراض اتوپیا و جنگ نا به جاست. به نظر من لیبرال دموکراسی (البته نه به صورت افراطی) میتواند راه گریزی بر این ماجرا باشد البته خود این امر هم میتواند اتوپیایی دیگر باشد.

ميله گفت...

پايان تاريخ خودمان را عشق است كه اينقدر خون ببينيم تا حالمون جا بياد

سیدعباس - جواد - محمدرضا گفت...

سلام علیکم.

جواد خراسانی:
"همه افسانه ها ریشه در یک پدیده یا واقعه حقیقی دارند"

از کجا معلوم؟ شاید هم تعدادی از افسانه ها و آنچه خرافات نامیده می شوند، صددرصد افسانه و خرافات باشند.

×××
سیدمحمدی - محمدرضا:
بفرما طبق تئوری ی تکامل، که به قول شما همه جا تدریس می شود، 1) رابطه ی بین "انسان" و "حیات اولیه" چه گونه است. نمودارش را رسم کن. و 2) آیا حتا در خود نظریه ی تکامل، منع علمی یا عقلی وجود دارد که اولین انسان، دارای دو فرزند شده باشد، و یکی از دو فرزند، دیگری را کشته باشد؟ و 3) آیا انسان و درخت چنار و نهنگ و مورچه و پشه و لوبیا و نخود و تمام حیاتداران قطعاَ منشاشان می رسد به "حیات اولیه"؟

امید - سید محمدی گفت...

قبل از رسیدن به نظریه تکامل , با یک دیدگاه خداباورانه فلسفی (و نه مذهبی) بعید به نظر می رسد که اینگونه بوده باشد . زیرا خداوند خرد مطلق است و بهترین شیوه ها را برمی گزیند اما بر این سیاق فرزندان آدم و حوا باید با خواهران خود ازدواج می کرده اند ! (به روایت مشهور "هابيل "، با "لوزا " خواهر مزاى "قابيل "ازدواج كرد و "قابيل "با "اقليما "، همزاى هابيل ... )


این در حالیست که تحفیفات نشان می دهد که ازدواج خواهر و برادر شروع خوبی برای بشر نیست و نوع بشر را مستعد نقص ژنتیکی می کرده است:

1.تحقيقاتي كه در بخش پژوهش انستيتو روانپزشكي تهران بر روي 922 نفر بيمار رواني اسكيزو فرنيك (بستري در بيمارستانهاي رواني ايران) انجام شده ، نشان مي دهد كه از 840 نفر بيماري كه طبق معيارها ي DSM III تشخيص قطعي اسكيزو فريني توسط روانپزشك بر روي آنها گذاشته شده ،‌به اين سئوال كه آيا والدين خوبشاوند داشته اند يا خير؟ تعداد 242 نفر (28 درصد)مشخصا پاسخ مثبت داده اند.

2.آقاي دكتر شاهرخ نادري و همكاران او در دانشگاه شيراز 9623 نوزاد ناهنجار بررسی نموده و دریافتند از اين تعداد 2362 مورد يعني 5/24 % آن نتيجه ازدواج فاميلي بودند

3.در بررسي ديگري كه در سه شهر تركيه ، آنكارا ،‌ديار بكر و شهر ديگري در غرب آناتولي انجام گرفته است از مجموع 55175 زوج كه به بيمارستانهاي مختلف مراجعه كرده اند ، 11700 زوج( 21/21 در صد آنها) ازدواج فاميلي داشته اند .

در درون این جامعه آماری معقول است اگر برای هر عارضه خاص , 21 درصد افراد حاصل ازدواج خویشاندی باشند اما

-از 844 زوج كه به علت سقط مكرر مراجعه نموده اند ، 488 زوج غير فاميل و 356 زوج(42 درصد) خويشاوند بوده اند

- از مجموع 69 زوج كه فرزند لب شكري يا شكاف كام به طور مجزا يا تواُم با هم داشته اند ، 52 زوج (75 درصد)همخون بوده اند كه سه برابر حد انتظار است .
----------------
آیا بهتر نبود که آفرینش به طور موازی در چند نقطه مختلف صورت می گرفت و بعد اختلاط نژادی روی می داد ؟

امید - سید محمدی گفت...

قبل از رسیدن به نظریه تکامل , با یک دیدگاه خداباورانه فلسفی (و نه مذهبی) بعید به نظر می رسد که اینگونه بوده باشد . زیرا خداوند خرد مطلق است و بهترین شیوه ها را برمی گزیند اما بر این سیاق فرزندان آدم و حوا باید با خواهران خود ازدواج می کرده اند ! (به روایت مشهور "هابيل "، با "لوزا " خواهر مزاى "قابيل "ازدواج كرد و "قابيل "با "اقليما "، همزاى هابيل ... )


این در حالیست که تحفیفات نشان می دهد که ازدواج خواهر و برادر شروع خوبی برای بشر نیست و نوع بشر را مستعد نقص ژنتیکی می کرده است:

1.تحقيقاتي كه در بخش پژوهش انستيتو روانپزشكي تهران بر روي 922 نفر بيمار رواني اسكيزو فرنيك (بستري در بيمارستانهاي رواني ايران) انجام شده ، نشان مي دهد كه از 840 نفر بيماري كه طبق معيارها ي DSM III تشخيص قطعي اسكيزو فريني توسط روانپزشك بر روي آنها گذاشته شده ،‌به اين سئوال كه آيا والدين خوبشاوند داشته اند يا خير؟ تعداد 242 نفر (28 درصد)مشخصا پاسخ مثبت داده اند.

2.آقاي دكتر شاهرخ نادري و همكاران او در دانشگاه شيراز 9623 نوزاد ناهنجار بررسی نموده و دریافتند از اين تعداد 2362 مورد يعني 5/24 % آن نتيجه ازدواج فاميلي بودند

3.در بررسي ديگري كه در سه شهر تركيه ، آنكارا ،‌ديار بكر و شهر ديگري در غرب آناتولي انجام گرفته است از مجموع 55175 زوج كه به بيمارستانهاي مختلف مراجعه كرده اند ، 11700 زوج( 21/21 در صد آنها) ازدواج فاميلي داشته اند .

در درون این جامعه آماری معقول است اگر برای هر عارضه خاص , 21 درصد افراد حاصل ازدواج خویشاندی باشند اما

-از 844 زوج كه به علت سقط مكرر مراجعه نموده اند ، 488 زوج غير فاميل و 356 زوج(42 درصد) خويشاوند بوده اند

- از مجموع 69 زوج كه فرزند لب شكري يا شكاف كام به طور مجزا يا تواُم با هم داشته اند ، 52 زوج (75 درصد)همخون بوده اند كه سه برابر حد انتظار است .
----------------
آیا بهتر نبود که آفرینش به طور موازی در چند نقطه مختلف صورت می گرفت و بعد اختلاط نژادی روی می داد ؟

امید - سید محمدی گفت...

قبل از رسیدن به نظریه تکامل , با یک دیدگاه خداباورانه فلسفی (و نه مذهبی) بعید به نظر می رسد که اینگونه بوده باشد . زیرا خداوند خرد مطلق است و بهترین شیوه ها را برمی گزیند اما بر این سیاق فرزندان آدم و حوا باید با خواهران خود ازدواج می کرده اند ! (به روایت مشهور "هابيل "، با "لوزا " خواهر مزاى "قابيل "ازدواج كرد و "قابيل "با "اقليما "، همزاى هابيل ... )


این در حالیست که تحفیفات نشان می دهد که ازدواج خواهر و برادر شروع خوبی برای بشر نیست و نوع بشر را مستعد نقص ژنتیکی می کرده است:

1.تحقيقاتي كه در بخش پژوهش انستيتو روانپزشكي تهران بر روي 922 نفر بيمار رواني اسكيزو فرنيك (بستري در بيمارستانهاي رواني ايران) انجام شده ، نشان مي دهد كه از 840 نفر بيماري كه طبق معيارها ي DSM III تشخيص قطعي اسكيزو فريني توسط روانپزشك بر روي آنها گذاشته شده ،‌به اين سئوال كه آيا والدين خوبشاوند داشته اند يا خير؟ تعداد 242 نفر (28 درصد)مشخصا پاسخ مثبت داده اند.

2.آقاي دكتر شاهرخ نادري و همكاران او در دانشگاه شيراز 9623 نوزاد ناهنجار بررسی نموده و دریافتند از اين تعداد 2362 مورد يعني 5/24 % آن نتيجه ازدواج فاميلي بودند

3.در بررسي ديگري كه در سه شهر تركيه ، آنكارا ،‌ديار بكر و شهر ديگري در غرب آناتولي انجام گرفته است از مجموع 55175 زوج كه به بيمارستانهاي مختلف مراجعه كرده اند ، 11700 زوج( 21/21 در صد آنها) ازدواج فاميلي داشته اند .

در درون این جامعه آماری معقول است اگر برای هر عارضه خاص , 21 درصد افراد حاصل ازدواج خویشاندی باشند اما

-از 844 زوج كه به علت سقط مكرر مراجعه نموده اند ، 488 زوج غير فاميل و 356 زوج(42 درصد) خويشاوند بوده اند

- از مجموع 69 زوج كه فرزند لب شكري يا شكاف كام به طور مجزا يا تواُم با هم داشته اند ، 52 زوج (75 درصد)همخون بوده اند كه سه برابر حد انتظار است .
----------------
آیا بهتر نبود که آفرینش به طور موازی در چند نقطه مختلف صورت می گرفت و بعد اختلاط نژادی روی می داد ؟

ناشناس گفت...

به امید:
اگر قرار به بررسی درصد آماری باشد، دوستانی که نظریه پر مغالطه لاتاری را قبول دارند در به وجود آمدن جهانی منظم اما بدون ناظم حتما در این آمار و ارقام شما، نیز قائل به چند درصد شانس ناچیز هستند.

درخت ابدی گفت...

سلام.
هیچ موافقتی با عقاید آخرالزمانی-آرمانشهری ندارم. نگاه مطلق انگارانه به خیر و شر آفت فکره.
فکر نمی کردم افسانه خوندن هابیل و قابیل انقدر بازتاب داشته باشه.

حسين گفت...

روزي كه مهرباني دست زيبايي را بگيرد...
و من آن روز را انتظار مي كشم
حتا روزي كه ديگر نباشم

عابدی گفت...

سلام-خیلی روزها می یام و نوشته هاتو می خونم و استفاده می کنم...ممنونم

نوایش گفت...

سلام
فیلتر سوم هم مبارک باشد
این یکی پر پیج باشد