
این فشار به نوبه ی خود در برخی مکانها و زمانها غیرقابل کنترل شده و البته به صورتی حتی ناهنجارتر وارد عمل می شود. گذشته از اینکه نظریه ی فروید و حتی خود رشته ی روانکاوی چه قدر از نظر متخصصان علمی ، آزمونی، آزمایشی، ابطال پذیر و اثبات شده باشد؛ می توان علل برخی رفتارها را با این نظریه تا حدی دریافت.
این یادداشت را به خاطر این نوشتم که دیروز در همین ساعات دچار بخشی از همین فرآیند فشار تمدن شدم. خشمگین شدم، فریاد زدم و دق و دلی ام بر سر یک هندوانه ی بخت برگشته در انباری ِ خانه درآوردم. توجیه پذیر نیست، فقط آرزو می کنم که دیگر دچار چنین فشاری نشوم، شاید سوپاپ اطمینانی و فشار شکنی این بار نباشد.